کد خبر : 105243 تاریخ : ۱۳۹۷ شنبه ۱۸ فروردين - 13:17
سیدمناف هاشمی استاندار گلستان در گفتگو با آفتاب صبح: قدم برای استان برمی‌دارم نه اشخاص/استانداران از اختیارات محدودی برخوردار هستند اهل مشورت گرفتن هستم/تلاش می‌کنم حرفی را که زده‌ام عملی کنم/ائمه جمعه می‌توانند بسیار کمک حال استاندار باشند/ انتظارات دولت از «استاندار» یا «استان‌ساز» با ایجاد اختیارات بیشتر امکان‌پذیر است.

دکتر سیدمناف هاشمی مدیری‌ست که نگاهی اجرایی و عملی دارد؛ اگر بخواهیم از منظر روان‌شناختی مدیران را صورت‌بندی کلی کنیم، شاید بشود آن‌ها را 2 گروه کرد.  گروه اول؛ عده‌ای هستند که فقط از حرف‌زدن لذت می‌برند نه عمل‌کردن! مثلاً زمان آمار دادن و کلنگ‌زدن جزو فعال‌ترین‌ها هستند؛ همچنین زمان پاره‌کردن روبان و افتتاح پروژه‌ها! اما در میانۀ این فرایند؛ یعنی کار عملی برای به ثمر نشستن پروژه، که در این قسمت فقط کار است و کار، غایب هستند و پیدای‌شان نمی‌شود؛ گروه دوم اما مدیرانی هستند که اگرچه تعدادشان کم است؛ اما مصداق این شعر حماسه‌ساز ادب فارسی، فردوسی هستند که می‌فرماید: «سیاهی لشکر نیاید به کار/ یکی مرد جنگی به از صد هزار». این مردان عملگرا؛ همان مردانی هستند که نگاه‌شان به خارج نیست؛ دو تابعیتی نیستند! برای بیت‌المال کیسه ندوخته‌اند؛ میز و منصب را امتحان و آزمایش و مأمنی برای خدمت می‌دانند نه محلی برای کسب منافع؛ دلالی، لابی‌کاری. از میان استانداران دولت فعلی هم برخی از استانداران واقعاً عملگرا هستند! دل‌شان برای استان می‌تپد؛ پیگیر مطالبات و معوقات و دغدغه‌های مردم از مرکز هستند. آنچه تا امروز از مناف هاشمی دیده‌ایم؛ فضایی چنین بوده‌ است. امید داریم تا پایان دوران خدمت او در همه جا همینگونه باشد. در ادامه گفتگوی نوروزی او با ماهنامه «آفتاب صبح» را می‌خوانید:

شما از آن دست مدیرانی هستید که با نقش‌آفرینی رسانه در توسعه متوازن آشنایی دارید؛ چطور به این درک صحیح از نقش رسانه یا همان رکن چهارم دموکراسی در توسعه رسیدید؟ از این جهت تاکید می‌کنم که برخی از مدیران عالی؛ اساساً اعتقاد و توجهی به رسانه ندارند.

ببینید؛ من به رسانه و قدرت آن ایمان دارم. شعار نیست اگر بگوییم امروز رسانه با عملکرد خود قادر است مسیر توسعه یک منطقه را هموار کند یا تغییر دهد. رسانه امروز در سراسر جهان حتی بر تغییر و تحولات مدیریتی هم اثر می‌گذارد؛ حالا در ایران هم شاهد آن هستیم که برخی رسانه‌ها، می‌توانند با ایجاد تحرک بین مدیران و دستگاه‌های اجرایی، به روند توسعه یک استان، شتاب جدی دهند. من از جمله کسانی بوده‌ام که در هر جایگاهی، چه زمانی که در وزارت ورزش مسئولیت داشتم و چه زمانی که جزئی از بدنه شهرداری تهران محسوب می‌شدم، گروهی ده تا بیست‌نفره از دوستان رسانه‌ای را به نحوی در کنار خود داشتم. رسانه را نباید ابزاری دید، بلکه رسانه یکی از ابزارهای زیرساختی توسعه است. بهره‌گیری از توان رسانه در وزارت ورزش و سایر نهادها، باعث شد ما بتوانیم با همراهی خبرگزاری‌های مختلف و مصاحبه‌های بسیار در صحنه‌های مختلف توسعه‌ای حضور داشته و نتیجه هم بگیریم.


در حال حاضر در استان گلستان هم چنین تیمی در کنار شما هستند؟
هر استانداری می‌تواند یک مشاور و یا یک مدیر روابط عمومی داشته باشد. اما من علاوه بر این؛ روش متفاوتی در این زمینه دارم. من در استان گلستان برای سه حوزه اصلی «جوانان»، «بانوان» و «رسانه» صرفاً از یک مشاور بهره نگرفتم، بلکه با تعریف گروهی از مشاوران در قالب «شورای راهبردی و مشورتی» از نظرات آنها در راستای توسعه استان استفاده می‌کنم. به همین دلیل سه شورای 15 نفری در حوزه‌های بانوان، جوانان و رسانه تشکیل شده که هریک اهداف خود را دنبال می‌کند. یکی از وعده‌های آقای رئیس جمهور، تاکید به استفاده از ظرفیت 50 درصدی مغفول مانده بانوان کشور است. علی رغم صدور بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های لازم و پیگیری‌های جناب آقای رئیس جمهور، باید خود نیز دست به کار شده و آستین بالا بزنیم. علاوه بر این در حوزه رسانه نیز تلاش شده تا نمایندگانی از بین اقوام مختلفی که در سطح استان حضور دارند، در این جمع حضور داشته باشند. در جلسه شورای راهبردی من به این جمع گفتم که ظرفیت‌های بزرگی برای استان هستند. ما چیزی برای خود نمی‌خواهیم و هرچه در توان داریم برای توسعه استان است. در ابتدای راه هستیم و همراهی و همکاری رسانه قطعاً در روند امور تأثیرگذار است. به آنها گفتم که انتقاد کرده و پیشنهاد بدهند؛ اما انتقال کورکورانه هم نکنند. بیان ایرادات، منشأ تلاش ماست و همه با کمک هم می‌توانیم موانع را از سر راه برداریم.


استان گلستان به عنوان یکی از استان‌های کم برخوردار شناخته می‌شود. دلیل این امر چیست؟
گلستان 20 سال است که تبدیل به استان شده است. اشخاص زیادی به عنوان استاندار وارد این استان شده‌اند. انسان‌های بزرگی که توانایی‌های زیادی هم داشته‌اند. اما چرا تا به امروز این استان نتوانسته مطابق با توانایی‌های خود رشد کند، سوالی است که باید به دقت بررسی شود. من معتقدم باید مدیریت متفاوتی را در این استان پیش گرفت. باید از همه گروه‌ها، مذاهب، اقوام و .. به شکلی ائتلافی در سطح استان استفاده کنیم. گلستان، استان مذاهب و اقوام مختلف است. اگر بتوانیم اعتماد اقوام و مذاهب مختلف را جلب کنیم، سرمایه‌گذاری در این منطقه فعال خواهد شد. هیچ گاه یک استان با هشتصد میلیارد تومان به توسعه نمی‌رسد؛ ما باید از همه ابزارهای خود برای توسعه استفاده کنیم. در طول سال‌های اخیر اعتماد میان مردم، مسئولین و سرمایه‌گذاران کم شده است. رسانه‌ها می‌توانند در این بخش به یاری ما آمده و شرایط را برای اعتمادسازی بین گروه های مختلف مردم مهیا کنند. اگر توانستیم رشد ده ‌درصدی را به رشد پنجاه‌درصدی برسانیم، رسانه‌ها باید آن را ببیند. اینجاست که رسانه باید به کمک ما بیاید و دست در دست هم استان را آباد کنیم.

 

روند متفاوتی که در استان در پیش گرفته‌اید، با مقاومت مواجه نشده است؟
برخی گمان می‌کنند، آهسته راه رفتن، باعث تثبیت موقعیت شان می‌شود؛ اما من از بیست سال قبل که وارد فعالیت‌های اجرایی شدم همواره از خدا خواسته‌ام که توان انجام کار درست را به من بدهد. من در مدارج پایین هم سمت‌های مدیریتی را تجربه کرده‌ام. زمانی شهردار ناحیه بودم؛ اما روندی پلکانی را بدون هیچ لابی و ارتباطی طی کرده و به اینجا رسیده‌ام. در پست‌هایی که حاضر شده‌ام، در زمان مسئولیتم هیچ گاه نیم‌نگاهی به جایگاه بالاتر نداشته‌ام. با اتکا به خداوند و توانایی خودم توانستم به این جایگاه برسم. اما برای آدم‌های تنبل تلاش کردن معنی ندارد. با نگاه های مختلف می‌خواهند بگویند مسیر خودت را برو؛ اما من آدم مشاوربگیری هستم. گمان می‌کنم با 45 مشاوری هم که در این شورای راهبردی برای خود انتخاب کرده ام، نشان داده ام که انسان تک‌رویی نیستم. من هر جا بوده‌ام، تلاش کرده ام که بعدها افسوس نخورم. زمانی که در شهرداری حضور داشتم تلاش کردم با تولید درآمدهای پایدار و تصویب آن در مجلس، از شهرفروشی جلوگیری کنم. در زمان مدیریت من در این حوزه، دو سه قانون در حوزه‌های مختلف شهرداری تصویب شد. من هم در دوران بیست و چند ساله فعالیتم در بخش‌های مختلف ضربه خورده‌ام؛ اما نگران نیستم. هربار خدا به من کمک کرده و اتفاق بهتری برایم افتاده است. امروز هم نتیجه کارهایم را می‌بینم. شهرداری‌های کل کشور توانسته‌اند از مالیات بر ارزش‌افزوده، 16 هزار میلیارد تومان درآمد پایدار داشته باشند و این اتفاق بسیار مثبتی است. فقط کاش عده‌ای شهرفروشی‌ها را تعطیل می‌کردند. همچنین در زمان حضور من در وزارت ورزش، توانستیم 27/0 درصد از مالیات بر ارزش‌افزوده، یعنی معادل 1550 میلیارد تومان را که پنج برابر بودجه چند سال وزارت ورزش بود، را به عنوان درآمد پایدار به بدنه ورزش تزریق کنیم. باید قدر این پول‌های پایدار را دانست. ورزش ایران، فدراسیون‌ها، ورزش همگانی و .. باید بتواند اقدامات بزرگی با این پول انجام دهد. من امروز با دیدن چنین نتایجی از روند کار خود رضایت دارم. خدا هم به من کمک کرده و همین که پیش وجدانم راضی هستم و مردم دعای خیرم می‌کنند، برایم کافی است.

 

 

 


برای بهبود وضعیت به کارگیری بانوان در سطح استان چه اقدامی داشته‌اید؟
تلاش‌هایی برای تحقق وعده‌های دولت در این مورد صورت گرفته است. زمانی که من وارد استان شدم یک مدیرکل خانم داشتیم و امروز سه مدیرکل خانم داریم. 60 مدیر داشتیم که تعداد آنها امروز به 90 رسیده است. یکسری از اشخاص را به یک پله بالاتر آوردیم تا امکان ارتقای آنها به مدیرکلی در آینده وجود داشته باشد. همه این اتفاقات در طول چهار ماه رخ داده است.

 

 

 


در حال حاضر چه پروژه‌هایی در سطح استان فعال هستند؟
فعلاً هفت هشت پروژه روی زمین‌مانده مانند آشوراده، تله کابین، پتروشیمی، منطقه آزاد اینچه برون، راه‌آهن گرگان به مشهد و .. از جمله آنها هستند. مردم آرزوی اجرایی شدن این پروژه‌ها را داشته‌اند و نه فقط آقای روحانی که دولت‌های قبلی نیز قول آنها را به مردم داده‌اند. من اصلی‌ترین کار خود را به سرانجام رساندن این کارها قرار داده‌ام. شعار نمی‌دهم، تلاش می‌کنم حرفی را که زده‌ام عملی کنم. همه تلاش ما برای توسعه استان است. من کار خودم را به درستی انجام می‌دهم و نمی‌ترسم که شاید برای من بد بشود. بلکه برعکس، انسان‌های بزرگی مانند آقای روحانی، آقای جهانگیری و سایر بزرگانی که در حاکمیت نقش دارند، صداقت حرف‌های اشخاصی مانند من را درک می‌کنند.

 

نقش مجمع نمایندگان و ائمه محترم جمعه را در مدیریت استان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من معمولاً هفته‌ای یکبار با مجمع نمایندگان و ائمه جمعه استان جلسه دارم. چندین جلسه نیز به صورت موردی با هریک از این عزیزان دیدار داشته و پیرامون مسائل مختلف با هم صحبت و تبادل نظر داشته‌ایم. البته تعامل با آنها به منزله دخالت در کار من نیست؛ همان طور که من اجازه دخالت در کار آنها را ندارم. ولی به طور طبیعی هر استاندار و مسئول اجرایی که دستگاه نظارتی مجلس را قبول دارد باید بتواند با نمایندگان آن کار کند. بین ما هم این تعامل وجود دارد؛ اگرچه در برخی بخش‌ها اختلاف نظر وجود دارد. بعضاً به من پیش می‌آید که افرادی را پیشنهاد می‌کنند؛ من هم با احترام می‌گویم که شما پیشنهادتان را دادید اما من باید ببینم کسی که پیشنهاد شده بهتر از نفر قبلی است یا نه. این مهم است که من می‌خواهم قدمی برای شخص بردارم یا استان. اگر برای استان چنین قدمی ضروری است که من اصلاً حرفی ندارم. اما قرار نیست هزینه‌هایی که دیگران بدهکار هستند را با سمت های مختلف من بپردازم. چنین کاری را نمی‌کنم؛ هرکس هم می‌خواهد ناراحت بشود. بین ما و نمایندگان محترم، اختلاف نظر وجود دارد؛ اما عمدتاً همراه هم هستیم و این منطق را قبول کرده‌اند که مرز رفاقت و صمیمیت‌مان جدای از انتخاب شایسته باشد. من همیشه تلاش کرده‌ام بهترین‌ها را انتخاب کرده و به کسی باج ندهم. ممکن است گروهی یا حزبی بیست نفر را به من معرفی کرده باشند؛ اما از بین این بیست نفر که به عنوان مشاوره به من معرفی شده‌اند، من دو نفر بهترین را انتخاب کرده‌ام.
ائمه جمعه ما هم انسان‌های شریفی هستند که تریبون در اختیار دارند. می‌توانند بسیار کمک حال استاندار باشند. اگرچه برخی از آنها فکر می‌کنند که تنها می‌توانند سوال کنند. در حالی که همان اندازه که من مسئول هستم، نماینده ولی فقیه، نماینده و امام جمعه هم مسئول است. ائمه جمعه ما مسئولیت ایجاد همدلی و صمیمیت بین دولت و مردم را بر عهده دارند. امروز دو مشکل بزرگ در روابط داخلی ما مشاهده می‌شود؛ اول فاصله بین نسلی که بین ما و فرزندانمان وجود دارد و دوم فاصله‌ای که بین مردم و مسئولان به وجود آمده است. در طول سال‌های اخیر اعتماد مردم و مسئولان قدری کاهش‌یافته است. ما باید آنقدر بین مردم اعتماد ایجاد کنیم که شهروند من از استان خارج نشود؛ روستایی من راهی شهر نشود. نه اینکه زور بگوییم، نه، بلکه باید بتوانیم با ایجاد شرایطی مناسب در سطح استان، آنها را ترغیب به ماندن کنیم. هم استانی من باید حضورش در استان باعث افتخارش شود. کارآفرینی که در استان سرمایه‌گذاری می‌کند، باید همراهی دستگاه‌های اجرایی را با خود داشته باشد. فعالیت در چنین شرایطی هنر است.


به سرمایه‌گذاری اشاره کردید. نقش سرمایه‌گذاری در توسعه استان چیست؟
در همین مدت چهارماهه، توانستیم با ایجاد فشار به دستگاه‌های اجرایی و بانک‌ها، تسهیلات 40-30 میلیارد تومانی را به 700-650 میلیارد برسانیم. این نشان از تکاپوی رونق در استان دارد. استان گلستان بسیار بکر است و از پتانسیل‌های زیادی در حوزه گردشگری برخوردار است. در حوزه صنعت، معدن و تجارت نیز وضعیت بسیار خوبی داریم. شهرک‌های ما در سطح استان با امکانات آب، برق، گاز و ارائه تسهیلات منتظر حضور سرمایه‌گذاران در بخش‌های مختلف هستند. در بخش کشاورزی ارزش غذایی محصولات ما بالاتر از سایر استان های کشور است. از برنج و پنبه که در سطح استان کمتر تولید می‌شود تا گندم و دانه های روغنی که تولید انبوه داریم. با یک زه کشی مناسب می‌توان بیشترین بهره را از این شرایط برد. سرمایه‌گذاری در سه حوزه خدمات، کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت در استان گلستان، بهترین نتایج را در پی خواهد داشت. با راه افتادن منطقه اینچه برون، خواهیم توانست ارتباطات خود را با نقاط مختلف دنیا از جمله کشورهای CIS، چین و روسیه گسترش داده و از این موضوع به عنوان یک پدافند غیرعامل استفاده کنیم. باید همه ظرفیت خود را برای توسعه استان به کار بگیریم. شاید استانداران قبلی در یکی دو بعد کار کرده باشند، اما من هنر خود را در این می‌بینم که همه ابعاد را با هم پیش ببرم. کار سختی است اما امکان‌پذیر است. ما در این استان دانشگاه جامعه‌المصطفی را داریم که به دانشگاه بین‌المذاهب معروف است. 700-600 خارجی در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند که می‌توانند به عنوان حلقه‌های ارتباطی بین اهل تسنن و تشیع فعالیت کنند. باید بتوانیم از تنوع مذهبی و قومیتی در استان بیشترین کارکرد را بگیریم. استان گلستان، منطقه اقلیم‌های مختلف است؛ باید از این موهبت‌ها استفاده کرد.


نقش افزایش اختیارات استانداران را در عملکرد آنان چگونه ارزیابی می‌کنید؟
انتظارات دولت از «استاندار» یا به تعبیر شما «استان‌ساز» با ایجاد اختیارات بیشتر امکان‌پذیر است. شما همان اندازه‌ای که به کسی اختیار می‌دهید، از آن انتظار خواهید داشت. فرقی هم بین رئیس جمهور، وزیر، استاندار یا مدیرکل نیست. اگر اختیارات کافی وجود نداشته باشد، امکان حرکت از دستگاه اجرایی سلب می‌شود. در حال حاضر استانداران از اختیارات محدودی برخوردار هستند. وزرا غالباً با تفویض اختیار به یکی از معاونین، عزل و نصب در سطح استان را انجام می‌دهند. معاونین نیز با استانداران مشورتی کرده و سپس بنا به مصلحت تصمیمات لازم را می‌گیرد. من به کسی جسارت نمی‌کنم، اما معاون هم گاهی تیم‌سازی می‌کند. من نزد برخی از وزرا هم این را گفته‌ام که اگر می‌خواهید فلان مدیر را در استان بگذارید بهتر است هیچ مدیری را منصوب نکنید. بودن و یا نبودن چنین مدیری در استان تفاوتی ندارد؛ مگر اینکه بخواهیم برای کسی رزومه درست کنیم. استاندار اجازه دخالت مستقیم در چنین اموری را ندارد؛ در حالی که استاندار به عنوان مدیر ارشد یک استان باید بتواند با دلیل منطقی ماندن یا نماندن شخصی را تعیین کند. اگر چنین کاری اتفاق نیفتد، در استان‌های کم برخورداری مانند گلستان، معمولاً مدیرانی می‌روند که خود را برای پست‌های بالاتر آماده کنند و استان روز به روز ضعیف‌تر می‌شود. استان‌های کم برخوردار بیشتر از سایر استان‌ها به مدیران قوی‌تر نیاز دارند. نباید با فرستادن مدیران ضعیف به چنین استان هایی، آن ها را در معرض ضعف بیشتری قرار دهیم. نمی‌شود که دو گزینه پیش روی من بگذارند و بگویند یا این یا آن. من به عنوان استاندار باید بتوانم همه معادلات استان را حل کنم. مردم در همه امور استان از حوادث غیرمترقبه طبیعی تا عدم پرداخت حقوق استاندار را می‌شناسند؛ در حالی که ما دست‌مان بسته است. در سال‌های گذشته بودجه ستاد حوادث، در اختیار وزیر کشور و استاندار بود. در شرایط بحرانی امکان استفاده از بودجه به راحتی امکان‌پذیر می‌شد. اما قرار دادن بودجه در اختیار سازمان برنامه‌وبودجه، عملاً چنین ردیف بودجه‌ای ابلاغ نمی‌شود و کارشناس سازمان برنامه‌وبودجه اختیار بیشتری از یک استاندار برای حل مشکلات ناشی از شرایط بحرانی دارد. وقتی من نمی‌توانم در منابع هزینه کرد سازمان برنامه دخالت کنم، نمی‌توانم برای حل مشکلات هم قولی به مردم بدهم. اختیارات ما کافی نیست؛ اگرچه آقای وزیر بسیار تلاش می‌کنند. در اجلاس اخیر استانداران هم این مسئله مطرح شد و آقای رئیس جمهور اعلام کردند که جمع‌بندی‌های لازم صورت بگیرد و ایشان اختیارات لازم را ارائه خواهند کرد.  


برخی استان‌ها دخل‌وخرج‌شان با هم برابر است و از این حیث امکان خودکفایی دارند برخی هم نه. وضعیت استان گلستان چگونه است؟

ارائه اختیارات کافی به استان‌هایی که دخل‌وخرجشان به هم نزدیک است، قطعاً کمک بزرگی خواهد کرد؛ اما همان طور که گفتید دخل‌وخرج یکسری استان‌ها با هم برابر نیست و اگر یارانه‌های دولتی حذف شود، این استان ها توان اداره خود را نخواهند داشت. مثلاً مالیات ما در استان گلستان 500 میلیارد تومان و هزینه‌های‌مان 2900 میلیارد تومان است. نمی‌توانیم یکباره بگوییم که دولت مالیات را به خود ما داده و خزانه استانی داشته باشیم. در حال حاضر استان گلستان چنین قابلیتی را ندارد؛ اما برخی استان‌ها دارند و دولت باید در این زمینه تصمیم مناسب را بگیرد. میزان مالیاتی که برخی استان‌ها می‌گیرند، توانمندی اقتصادی و حضور کارآفرینان در سطح یک استان، می‌تواند ملاک‌های مناسبی برای تشخیص چنین استان‌هایی باشد. برخی استان‌ها می‌توانند خرج‌شان را دربیاورند و مازاد را هم به خزانه دولت بریزند. دولت می‌تواند با ایجاد سقف و کف برای درآمدها و هزینه‌ها، هر استان را تشویق به جذب سرمایه‌گذار و توسعه فعالیت‌های بخش خصوصی کند. با ایجاد تکاپوی اقتصادی انگیزه‌ها برای کار افزایش می‌یابد. متأسفانه در حال حاضر انگیزه حصول واقعی در کل کشور نیست؛ ما هم با همین قوانین تلاش می‌کنیم در راستای توانمندی‌های استان موفق شویم؛ سخت است اما تلاش ما در همین راستاست.

البته برای ادارۀ استانی که ویژگی‌های خودکفایی دارد؛ باید فردی به عنوان استاندار انتخاب شود که ویژگی‌های مدیریت درآمدآفرین داشته باشد؛ بنابراین مهم است که مدیرارشد استان خلاق؛ کارآفرین و با روحیه‌ای ثروت‌آفرین برای استان باشد وگرنه خودش موجب رکود خواهد شد. ما با اطلاعاتی که از شما در دوران مختلف مدیریت‌تان داریم؛ شما نگاهی درآمدی دارید و اغلب سعی کرده‌اید برای نهادی که هستید ارزش‌آفرینی و ثروت‌آفرینی کنید.
در مورد استانداری در استان‌ها با نظر شما موافقم؛ بله همانطور که گفتید ما مدیران را به دو دسته تقسیم می‌کنیم: مدیران درآمدی و مدیران هزینه‌ای. مدیرانی که مثل من سابقه حضور در نهادهای عمومی غیردولتی را داشته‌اند یاد گرفته‌اند که روی پای خود بایستند. من می‌دانم روزی که از مسئولیت خداحافظی کنم، تازه شرایط زندگی‌ام عادی خواهد شد و می‌توانم زندگی‌ام را در مسیری ساده، سالم و پردرآمد مدیریت کنم؛ اما مدیرانی همچون من، در زمان مسئولیت، خود را وقف کار کرده‌ایم. اینجاست که وجود اختیارات برای مدیرانی که به دنبال ایجاد درآمدها و توسعه پایدار هستند می‌تواند مسیر توسعه مناطق مختلف کشور را تسریع کند. من مدیران هزینه‌ای را اشخاص تنبلی می‌شناسم. البته هر استان هزینه‌های خاص خود را دارد. نمی‌توان در بخش‌های موردنیاز مانند مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... هزینه نکرد. باید برای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی هزینه کرد. اگر نقاط حادثه‌خیز را نشناسیم و آماده‌سازی‌های لازم برای اصلاح و بهسازی زیرساخت‌ها را انجام ندهیم، هیچ سرمایه‌گذاری سراغ استان نمی‌آید. در عین حال ما باید ارتباطات، لابی‌ها و چانه‌زنی‌های‌مان را هم داشته باشیم. این هنر است که سرمایه‌گذاران را از دست ندهیم، پول حداکثری دولت را بگیریم و در نهایت درست هم خرج کنیم. کار سختی است و امیدواریم در این مسیر همه استانداران با کمک خداوند متعال موفق شوند.