کد خبر : 105655 تاریخ : ۱۳۹۷ شنبه ۵ خرداد - 14:14
در گزارشی بررسی شد کشاورزی، بازنده بزرگِ مناقشاتِ اقتصادی در ایران فقدان بدنه کارشناسی کارآمد و مردم‌محور موجب شده برنامه‌ها و پروژه‌هایی اجرایی شوند که کمترین تناسب را با محیط و منابع آب در دسترس داشته باشند و صرفا در پی یکسری دستورالعمل‌های کلاسیک و جهانی برای دستیابی به توسعه اقتصادی باشند. احداث صنایع سنگین در ایران از یک‌چنین الگویی پیروی می‌کند

برنج‌کاران خوزستان یک مورد جالب و عبرت آموز از تلاش مردمی در عرصه تولیدات داخلى و تجاری‌سازی کشاورزی هستند. آنها توانسته‌اند کشت‌شان را از حالت معیشتى به تجارى ارتقا داده، در بازارهاى داخلى تبدیل به رقیبى مهم براى برنج شمال و برنج هندى وارداتى بشوند. با این‌حال خودشان معتقدند، دولتِ مدعیِ حمایت از تولید داخلی با مشت آهنین خود، در تلاش برای ممنوعیت کشت آنهاست.

به‌گزارش آفتاب صبح و به نقل از خبرنگار ایلنا، نام خوزستان یادآور بعضی از مهم‌ترین رخدادها و پدیده‌های حافظه تاریخی ایرانیان است؛ کارون، نفت، گاز، جنگ و اخیرا ریزگرد. به‌نظرمی‌رسد هرچه به زمان حال نزدیک می‌شویم کلمات کلیدی و معرف این استان بیشتر یادآور محنت و مظلومیت مردمان این خطه برای افکار عمومی هستند. دیگر این امر بر کسی پوشیده نیست که خوزستانی‌ها از نفت و گاز، این ابرسرمایه صدساله، تاکنون بهره‌ای درخور نبرده‌اند. البته این پدیده‌ای منحصر به میهن در حال توسعه ما نیست بلکه داستانی است خاص تاریخ سرمایه‌داری در کشورهای معمولا کمتر توسعه‌یافته؛ چنانکه پوتوسی؛ شهری در پرو که صاحب یک کوه و چندین معدن بزرگ نقره بوده‌، مردم آن هیچ‌گاه از حداقل‌های ثروت و مکنت برخوردار نبوده و نیستند. در مقابل، آنچه نصیب‌شان گشته، رنج استخراج و نابودی محیط زیستی بوده که قرن‌ها نیاکانشان در آن زندگی و کار و نیایش کرده‌ بودند. شاید این داستان برای مردم نفت‌خیزترین استان‌ کشور ما نیز رقم خورده‌است. مردمی که حماسه مجاهدات آنها در پاسداری از مرزهای کشور در طی هشت‌سال نبرد جانانه سوژه بسیاری از نوستالژیک‌ترین فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی بوده‌است.

اما دولت‌ها برای این مردم چه کرده‌اند؟ قطعا اقداماتی برای بهبود شرایط آنها انجام شده، اما سرعت و تاثیر اقدامات توسعه‌ای دولت در مقابل کم‌آبی، ریزگردها، افزایش دمای هوا، فقر و... همچون رقابت اتوموبیل‌رانی بین ماشین تولید ملی و ماشین وارداتی آلمانی است؛ نتیجه این رقابت نابرابر از قبل مشخص است و برای خوزستانی‌ها مشخص‌تر و البته دردناک‌تر.

این استان همچنین با دارا بودن تعدادی از پرآب‌ترین رودخانه‌های ایران از قبیل کارون، زهره، دز، جراحی و... از مهم‌ترین هسته‌های شکل‌گیری تمدن در حاشیه فلات ایران و در امتداد تمدن‌های کهن میان‌رودان بوده‌است. کشاورزی پیش از نفت و گاز و بعدا نیز در کنار آنها و صنایع بزرگی همچون فولاد، به حیات خود ادامه داده‌است. درواقع، بسیاری از کشاورزان امروز را می‌توان از اخلاف همان کشاورزانی دانست که از 5هزار سال پیش یا پیش‌تر، با برآمدن آفتاب تمدن‌ در جلگه خوزستان و میان‌رودان بر سرعت انقلاب کشاورزی و متعاقبا، مدنیت افزودند. بنابراین مردم خوزستان، به‌خصوص کشاورزان را می‌توان بازمانده جسورترین مردمان عهد باستان دانست که نقش پراهمیتی در پیشبرد چرخ تمدن داشته‌اند.

درد قدیمی کشاورزان، هیچ انگاشته‌شدن در چارچوب رسمی کشور است

اما اکنون چندسالی می‌شود که کشاورزان خوزستان دردی قدیمی و مشترک با دیگر کشاورزان ایران دارند: به‌حساب نیامدن و به مشارکت گرفته‌نشدن در طرح‌ها و برنامه‌هایی که مستقیما مربوط به معیشت آنها است که این مساله با کاهش شدید منابع آب کشور، بدتر هم شده‌است.

در این بین، آئین‌نامه اجرایی نحوه مصرف بهینه آب کشاورزی، مصوب سال 1386 یک نمونه از فقدان حضور و نظر خود کشاورزان در برنامه‌های دولتی است. البته میزان تاثیرگذاری وزارت جهاد کشاورزی نیز در این بین محل بحث است. نمونه‌هایی از اصول و مواد این آئین‌نامه خواندنی است. برای مثال، در ماده 2 این آئین‌نامه ذکر شده است که:

"وزارت جهادکشاورزی موظف است آب کشاورزی موردتقاضا را براساس ظرفیت‌های آب و خاک و الگوهای بهینه مصرف آب کشاورزی به تفکیک حوضه‌های آبریز و استان‌ها، تعیین و تدوین و با اولویت‌بندی به وزارت نیرو، به منظور تأمین آب موردنیاز اعلام کند".

در ماده 3 نیز این‌گونه آمده‌است که: "وزارت نیرو موظف است باتوجه به توان منابع آبی و رعایت اولویت تخصیص آب نسبت به تخصیص و تأمین آب کشاورزی موردتقاضا در زمان و مکان موردنیاز اقدام کند".

در تبصره یک ماده 3 و سپس ماده 7 خبر از وجود کارگروهی برای تصمیم‌گیری درباره نحوه تخصیص آب داده‌ شده‌است و البته تاکید کرده‌است: "در صورت ضرورت از نماینده منتخب تشکل‌های آب‌بران دعوت خواهد شد".

پیام جمله روشن است: سهم‌بران و کسانی که حیات‌شان بسته به تصمیمات نهادهای بالادست درباره آب هست، در صورت ضرورت (باید پرسید این ضرورت را چه کسی تعیین می‌کند) در این کارگروه می‌توانند در کنار پنج نماینده دیگر حضور داشته و نظرشان را اعلام کنند. در صورت تشخیص این ضرورت، نتیجه تصمیم پیشاپیش مشخص است: پنج نماینده دولت در مقابل یک نماینده آب‌بران. حکایت غریبی است مشارکت شهروندان در عرصه سیاست‌گذاری در ایران.

ممنوعیت کشت برنج برای کشاورزان خوزستان، یک کشمکش دائمی

چند روزی می‌شود کشاورزان برنج‌کار استان خوزستان در پی اعتراض به سلب حق کشت برنج، تجمعاتی را در مقابل استانداری برگزار کردند. به‌گفته معترضان این تجمعات که در کمال آرامش برگزار شد، بدون هیچ‌گونه پاسخ روشنی به آنها پایان یافت.

نوک پیکان انتقادات آنها البته، بیشتر معطوف به سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان است که این ممنوعیت را در زمانی به آنها اعلام کرده‌ که بسیاری کارهای آماده‌سازی زمین‌ها برای کشت انجام شده‌است. در بین آنها کسانی بوده‌اند که از بانک کشاورزی وام‌هایی با مبالغ بالا در یک یا دوماه اخیر گرفته‌اند.

البته این ممنوعیت‌ها چیز جدیدی نیست چراکه به گفته کشاورزان در بسیاری سال‌ها (سال‌های اخیر) در زمان نزدیک کشت که می‌شود چنین استرس‌ها و فشارهایی از سوی نهادهای متولی‌ای همچون جهاد کشاورزی به آنها وارد می‌شود.

شغل‌ام برنج‌کاری‌ست، درآمد دیگری ندارم

جاسم سودانی (برنج‌کار اهوازی) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با تاکید بر اینکه از کار کشاورزی راضی است، گفت: ما از نسل‌ها قبل و به‌صورت خانوادگی کشاورز برنج‌کاربوده‌ایم و این شغل اصلی ماست. درآمد و شغل دیگری هم نداریم تا اکنون که برنج‌کاری را ممنوع کرده‌اند بتوانیم فقدان آن را جبران کنیم. البته جذب در مشاغل دولتی را هم امتحان کرده‌ و در آزمون‌های استخدامی شرکت کرده‌ام، اما حاصلی نداشت.

وی افزود: برای این کار زحمت بسیار زیادی را باید صرف نمود. 90درصد از کشاورزی خوزستان و تمام کشاورزی برنج آن، سنتی است و مکانیزه نیست.

4-5سال با کدام پول منتظر به‌بار نشستن خرما در زمین نداشته‌ام باشم؟!

به‌گفته وی، مرتبا به ما گفته می‌شود که باید به‌سمت کشت محصولات کم‌آب‌بری همچون خرما برویم. اما مسئولان و کارشناسان این را در نظر نمی‌گیرند که ما از خودمان زمین نداریم تا اختیار همه‌چیز آن در دست خودمان باشد. حتی اگر هم داشتیم، بازهم خرماکاری به‌صرفه نیست چراکه برای به‌بار نشستن خرما باید 4-5سال به انتظار نشست. ما کشاورزان تمام هزینه کار از قبیل بذر، کود و... را خودمان متقبل می‌شویم. کل کار را هم خودمان پیش می‌بریم. اکنون من زمین را شخم زده و بلاتکلیف مجوز استفاده از آب هستم.

جاسم در حین گفتگویش خدا را شکر کرد و گفت: در 10روز گذشته باران بسیار خوبی در اینجا باریده و وضعیت تاحدی امیدوارکننده‌ای را برای ما ایجاد کرده‌است.

وی در رابطه با تجمع مقابل استانداری گفت: متاسفانه دریغ از یک کارمند استانداری که بیرون آمده و حاضر شده باشد با ما صحبت کند.

این برنج‌کار با ابراز نگرانی از وضعیت پیش‌رو، گفت: اگر به داد ما نرسند و ممنوعیت کشت برنج را ادمه دهند، فاجعه انسانی پیش می‌آید.

حاصل عرق‌ریختن زیر گرمای 50درجه، تولید برنج ارزان اما باکیفیت است

وی اظهار داشت: ما از دولت نه وام می‌خواهیم و نه چیز دیگری. فقط اجازه دهند آب رودخانه را استفاده کنیم. نمی‌گوییم کل حجم آبی که در گذشته استفاده می‌کردیم را به ما بدهند، بلکه 70درصد آن را هم به ما بدهند، ما به طریقی کارمان را پیش می‌بریم. ولی کل آن را از ما دریغ نکنند. درست نیست به کسانی که از نان حلال ارتزاق می‌کنند این حجم از اذیت را روا بدارند. ما زیر گرمای 50درجه کار می‌کنیم. برنجی که تولید می‌کنیم کیفیتی بسیار بالاتر از برنج وارداتی هندی دارد.

فقط کشاورز، درد کشاورز را می‌فهمد

وی افزود: اگر فقط 10درصد آب مورد استفاده صنایع و نیشکر کاهش یابد، به کشاورزان آب خواهد رسید. فقط کسی که کشاورز باشد این را متوجه خواهد شد که اگر کشاورزان یک فصل نکارند با چه مشکلاتی مواجه خواهند شد. من الان مستاجر هستم و دو فرزند محصل دارم. دوست دارم آینده خوبی برای عزیزانم فراهم کنم.

بانک کشاورزی وام می‌دهد، جهاد کشاورزی ممنوعیت و بیچارگی می‌دهد

عادل حیدری (برنج‌کار اهوازی و صاحب برنج‌کوبی) در گفتگو با ایلنا، به سختی از وضعیتی که سازمان جهاد کشاورزی و وزارت نیرو برای کشاورزان ایجاد کرده‌اند انتقاد کرد. وی گفت: ما همه هزینه‌های آماده‌سازی زمین را انجام داده‌ایم. من خود دو ماه پیش از بانک کشاورزی سیصدمیلیون تومان وام گرفتم. بانک کشاورزی یا سازمان جهاد کشاورزی آن موقع نمی‌دانستند که قرار است چنین ممنوعیتی ابلاغ شود؟ اکنون بیست‌هزار نفر که کارشان مرتبط به برنج است درگیر و معطل این دستور هستند. تازه ابتدای هفته قبل ممنوعیت کشت برنج اعلام شد و قرار شده بعدا هم جلسات تکمیلی در این زمینه برگزار شود.

در پی کم‌آبی، الگوی کشت برنج را از غرقآبی به خشکه‌کاری تغییر دادیم

وی تاکید کرد: به‌خاطر کم‌آبی‌های اخیر، دو سال است روش کشت خود را تغییر داده‌، و از غرقآبی به خشکه‌کاری روی آورده‌ایم. سال گذشته 70هزار هکتار سطح زیر کشت برنج در خوزستان بود. این میزان زمین، نشان‌دهنده حجم بالای سطح زیرکشت برنج در اینجاست. با این حال، اگر مسئولان فکر می‌کنند به‌خاطر کم‌آبی مشکلی هست بیایند میزان زمین و آب تحت کشت را کم کنند نه که کل کشت برنج را ممنوع کنند.

وی سپس به توضیح برنج تولید کشاورزان خوزستان که شهره به نام عنبر است، پرداخت و گفت: ما مدت‌هاست روی بازار این برنج کار کرده‌ایم و مدتی‌ست این تلاش‌ها به ثمر نشسته است. در بسیاری استان‌‌های اطراف مثل کرمانشاه، لرستان، فارس و حتی تهران بازار مناسبی را پیدا کرده‌ایم. این برنج به‌رغم کیفیتی که دارد از برنج شمال ارزان‌تر است و تقریبا معادل نصف آن قیمت دارد.

چرا دولت مدعیِ اشتغال‌زایی؛ از منِ کارآفرین حمایت نمی‌کند

وی افزود: اگر دولت می‌خواهد اشتغال‌زایی کند چرا برای کار و اشتغال‌زایی من، ارزش قائل نیست. اکنون روی 100 هکتار زمینی که تحت اجاره من است، 100 نفر کشاورز کار می‌کنند.  

وی تاکید کرد: این آب بارانی که نازل می‌شود و به دریا سرازیر است. چرا اجازه نمی‌دهند کشاورزان آن را استفاده کنند؟ کار من اشتغال‌زایی بسیار خوبی ایجاد می‌کند. چرا دولت تولیدات ما را مورد حمایت قرار نمی‌دهد؟ آیا دولت می‌تواند مبالغ هزینه‌شده از سوی کشاورزان را جبران کند؟ خوزستان مدیریت درستی در زمینه مدیریت آب ندارد.

قصد نزاع و جنجال نداریم اما چاره‌ای جز کشت نداریم

حیدری گفت: برنج مثل نیشکر متعلق به دولت نیست که از کشت آن حمایت شود. متاسفانه دولت به این نکته توجه نمی‌کند که برنج یک کالای ایرانی است و در راستای خودکفایی. این یک کالای ملی است که زمین و کود و کار آن متعلق به ما است و آب آن هم متعلق به خدا.

این کشاورز اهوازی در پایان، با تاکید بر اینکه ما چاره‌ای جز کشت نداریم، گفت: انسان به‌خاطر ناموس، وطن و زندگی‌اش می‌جنگد. کشت ما نه به‌خاطر لجبازی و دعوا، بلکه برای زندگی است و معیشت. چاره دیگری هم نداریم؛ مجبوریم. کشت تا چندروز دیگر شروع می‌شود و ما هم کارمان را خواهیم کرد. ما قصد نزاع و جنجال و لج‌بازی با کسی را نداریم؛ چاره‌ای جز کشت نداریم. پول و وقت‌مان را صرف این کار کرده‌ایم. جایگزینی نداریم؛ جایگزین مناسبی هم به ما معرفی نشده‌است.

به‌جای ممنوعیت کشت، محدودیت کشت داده شود

محمد سواری (رئیس انجمن برنج‌ استان خوزستان) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، گفت: عمر کشت برنج از زمان کشت ابتدایی و عشایری تا دوران کنونی که مکانیزه شده، در خطه خوزستان به دویست‌سال می‌رسد. حدود بیست‌هزار نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از این راه امرار معاش می‌کنند.

وی اظهار داشت: متاسفانه همه‌ساله در خردادماه، تنش بر سر کشت برنج  وجود دارد.

سواری با تاکید بر این نکته که ممنوعیت کشت برنج، امنیت شغلی بیست‌هزار نفر را به مخاطره می‌افکند، گفت: به‌جای ممنوعیت کشت، محدودیت کشت داده ‌شود.

پدرِ خانواده‌ی کشاورزی چشم‌ بسته؛ مصوبات وزارت نیرو را اجرا می‌کند

سواری با اعتقاد بر اینکه جهاد کشاورزی، پدر خانواده کشاورزی است، به‌ انتقاد از این نهاد پرداخت و گفت: چرا آنها به این وضعیت اسف‌باری که برای برنج‌کاران ایجاد شده، عکس‌العمل نشان نمی‌دهند؟ چرا از کشاورز در چارچوب قانون حمایت نمی‌کنند؟ چرا چشم‌بسته مصوبات وزارت نیرو را اجرا می‌کنند؟ ما هیچ تکیه‌گاهی نداریم.

پیامد بوروکراسی صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، افزایش سن بازنشستگی‌ست

رئیس انجمن برنج خوزستان به شرح وضعیت ناگوار کشاورزان خوزستان پرداخت و گفت: در اینجا هنوز رعیتی وجود دارد. ما برای دیگران کار می‌کنیم. اکنون سن بسیاری کشاورزان از سن بازنشستگی بالاتر رفته، اما هنوز بازنشسته نشده‌اند.

وی سپس به وضعیت بیمه کشاورزان پرداخت و اظهار داشت: بوروکراسی صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر پیچیده است و بیمه‌شدن در آن سخت است.

صدقه‌خور دولت نیستیم؛ با بودجه شخصی‌مان می‌توانیم مشکلات را حل کنیم  

سواری با ذکر این نکته که خوزستان، آبستن مشکلات بسیار زیادی است، تصریح کرد: ما فرزندان این کشور هستیم و در آن حقی داریم. صدقه‌خور هم نیستیم و نیازی به اعانه نداریم. هر اتفاقی بیفتد، با بودجه شخصی خودمان می‌توانیم آن را حل کنیم.

کشاورزی بعد از نفت و گاز، مهم‌ترین جایگاه اقتصادی خوزستان است

سواری در توضیح نقش مهم کشاورزی و به‌طور خاص برنج در خوزستان، گفت: در خوزستان، کشاورزی بیشترین اشتغال‌زایی را بعد از نفت و گاز دارد. ولی مسئولان سهم چندانی برای مردم محلی و جوانان در حوزه آب و صنعت قائل نیستند. سوال من این است: مردم در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی مسئولان، چه جایگاهی دارند؟ برنج اقتصاد بسیار گسترده‌ای در خوزستان و استان‌های هم‌جوار آن ایجاد کرده‌است. بیست‌هزار کشاورز، کارگر، صاحب کارخانه برنج‌کوبی، زمین‌دار، راننده و... از این طریق ارتزاق می‌کنند. اما متاسفانه یارانه برداشت و تولید آن قطع شده‌است. کود و سم به ما با قیمت غیریارانه‌ای پرداخت می‌شود. همچنین سازمان‌های بیمه‌گر محصولات کشاورزی، حق بیمه بالایی می‌گیرند. این مسائل موجب شده هزینه کشت برنج بالا برود.

وی افزود: بعد از کاشت و برداشت برنج، بیشترین وظیفه را صنایع تبدیلی مرتبط به برنج انجام می‌دهند. اما بدبختانه، صنایع تبدیلی برنج هم حمایت چندانی ندارند و یارانه برای برق و سوخت‌شان وجود ندارد.

وزیر کشاورزی بی‌اعتنا به حقوق کشاورزان است

رئیس انجمن برنج خوزستان در پایان به انتقاد از وزیر جهاد کشاورزی، محمود حجتی پرداخت و گفت: وزیر کشاورزی، به وزارت‌خانه‌اش توجهی نمی‌کند. اگر حقوق من کشاورز واقعا وابسته به کار و اهداف وی بود، فکری به حال کشاورزان می‌کرد. ما وزیری را می‌خواهیم که در هر مسئولیت و جایگاهی، از حق ما در چارچوب قانون دفاع کند.   

ممنوعیت کشت برنج در 14 استان عملی نیست     

در همین رابطه، مسعود اسدی (رئیس نظام صنفی کشاورزان و دبیر خانه کشاورز استان خوزستان) در گفتگو با ایلنا، در انتقاد از وزارت جهاد کشاورزی گفت: ممنوعیت کشت برنج در 14 استان و صرفا اجازه کشت در 2 استان شمالی (گیلان و مازندران) عملی نیست. کشت برنج صرفا در بعضی نقاط خوزستان انجام می‌شود و زیرساخت برای کشت جبرانی آن فراهم نیست. متاسفانه در کشور دستوری فرمان داده می‌شود. در چنین شرایطی برنامه‌ریزی ممکن نیست.

وقتی‌ دولت محدودیت ایجاد می‌کند مکلف به پرداخت خسارت هم است

وی تاکید کرد: ضمن توجه به مصرف بهینه آب از سوی کشاورزان، مسئولان هم باید به منافع آنها توجه کنند. وقتی دولت محدودیت برای کشاورزان ایجاد می‌کند، مکلف به پرداخت خسارت به کشاورزان است. بیکاری کشاورزان عواقب وخیمی برای خود دولت دارد از قبیل حاشیه‌نشینی، فقر، بیکاری و...

دولت متخصص شعار دادن است

اسدی اظهار داشت: هیچ‌وقت به کشاورزان خسارتی پرداخت نشده‌ است. متاسفانه تخصص این دولت بیش از هر چیزی، شعار دادن است.

وی گفت: خشکسالی‌ای که در آن قرار داریم یک دوره سی‌ساله است و ما اکنون در میانه آن هستیم. بخش عمده مشکلات کشاورزی، ناشی از کاهش بارش و آورد رودخانه‌هاست. بعلاوه، روش‌های آبیاری سنتی است. بنابراین الگو‌ی کشت باید به سمت محصولات کم‌مصرف و زودبازده تغییر کند. البته در این قضیه، فقط وزارت جهاد کشاورزی مقصر نیست بلکه وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت نیرو هم مقصر هستند. البته قصورات وزارت نیرو بارزتر است. این وزارت‌خانه در زمینه آگاهی‌رسانی و اقناع کشاورزان، ضعف اساسی دارد و عموما با قوه قهریه در مبحث مدیریت آب ورود می‌کند.         

دستیابی به تولید پایدار محصولات داخلی در سایه کاهش تعرفه واردات

محمود حجتی (وزیر جهاد کشاورزی) در نشست علنی بیست‌و‌نهم فروردین ماه امسال مجلس، در پاسخ به سوال مهرداد لاهوتی نماینده لنگرود در مورد علت کاهش تعرفه واردات محصولات کشاورزی و دلیل صدور مجوز واردات محصولات کشاورزی و همچنین علت اعلام خودکفایی گندم گفت: یکی از دغدغه‌های مسئولان بخش کشاورزی، دستیابی به تولید پایدار محصولات داخلی است.

وی همچنین تاکید کرد: قطعا برنج داخلی جوابگوی نیاز کشور نیست و باید واردات برنج انجام گیرد.

در اینکه میزان مصرف برنج در کشور شاید به گونه‌ای‌ست که فقط واردات می‌تواند نیاز داخلی را تا حدی مرتفع سازد شکی نیست. اما نکته عجیب، بی‌توجهی به امر تولید پایدار محصولات داخلی است. خوزستان بعد از گیلان و مازندران، سومین تولیدکننده برنج است. برنج تولید آنها به نام عنبر به گفته رئیس انجمن برنج‌ خوزستان صاحب دو قرن قدمت است. این برنج طی دو قرن توانسته با شرایط اقلیمی منطقه تطابق بیابد. بنابراین میزان مصرف آب آن طی دو قرن به گونه‌ای تنظیم شده که اثرات زیست‌محیطی خاصی نداشته باشد.

کشاورزی، بازنده بزرگ اقتصاد ایران

فقدان بدنه کارشناسی کارآمد و مردم‌محور موجب شده برنامه‌ها و پروژه‌هایی اجرایی شوند که کمترین تناسب را با محیط و منابع آب در دسترس داشته باشند و صرفا در پی یکسری دستورالعمل‌های کلاسیک و جهانی برای دستیابی به توسعه اقتصادی باشند. احداث صنایع سنگین در ایران از یک‌چنین الگویی پیروی می‌کند. در ایران که از لحاظ جغرافیایی، کشوری خشک و کم‌آب محسوب می‌شود، احداث و توسعه بی‌رویه صنایع فولاد امری خطیر و با عوارض جبران‌ناپذیری برای منابع آبی و زیست‌محیطی کشور است. صنایعی که داعیان آنها عموما در مقام انکار عوارض زیست‌محیطی آنها هستند. علاوه بر عوارض زیست‌محیطی، تاثیرات مخربی که این صنایع بر صاحبان مشاغل خرد و سنتی از پیش موجود مثل کشاورزان می‌گذارد غیرقابل اغماض است.

کشاورزی در ایران، طی بیشتر از نیم قرنی که از اجرای سیاست اصلاحات ارضی می‌گذرد، همواره یک بازنده بزرگ در مناقشات اقتصادی بوده‌است. به‌غیر از چند سال ابتدایی انقلاب در برنامه اول توسعه که کشاورزی در آن به عنوان اصلی‌ترین بخش تولیدات اقتصادی گنجانده شد و البته تا حد زیادی تابع حال و هوای ایده‌ئولوژیک زمانه بود، از همان دهه 60 به‌بعد، به‌تدریج صنایع سنگین، ساختمان و البته بخش کوچک‌تر اما هژمونیک‌‌تر یعنی نفت، جای آن را گرفتند. ‌

این نکته را هم باید مدنظر داشت که طی بیش از دو دهه که از شیوع جنون سدسازی در ایران می‌گذرد، توسعه کشاورزی هم اگر انجام شد به بهای سنگینی ازجمله تحدید منابع آبی و حقآبه‌های سابق برای عده‌ای به‌نفع گروهی دیگر انجام شد. این خود نمایانگر فقدان سیاست منطقه‌ای در بستر منافع ملی و مصلحت عمومی است.

بعلاوه کشاورزان به دلایل مختلف از داشتن صدای رسا در عرصه سیاست‌گذاری در ایران محروم بوده‌اند. در ایران قوانینی وجود دارد مثل قانون توزیع عادلانه آب مصوب سال 1361 که بر به‌رسمیت شناخته‌شدن حقآبه‌ها صحه می‌گذارد. با این حال، آنچه بارز است نبود ضمانت اجرایی برای یک‌چنین قوانینی در قیاس با برنامه‌های پرهزینه‌ای مثل صنعت فولاد است.

تبلور چنین ضعفی را می‌توان در وزارت جهاد کشاورزی و سازمان‌های تابعه آن در سایر استان‌ها دانست که در مقام ضعف شدید در مقابل وزارت‌خانه نیرو و سازمان‌های تابعه آن قرار دارند و برای تصمیم‌گیری درباره آب، این حیاتی‌ترین ماده برای کشاورزی، به‌شدت وابسته به تصمیمات وزارت نیرو هستند و این انتقادی است که بسیاری از کشاورزان محروم از حقآبه‌های اجدادی خود در رابطه با وزارت جهاد کشاورزی مطرح می‌کنند.

‌و در پایان؛ پرسش‌هایی بی‌پاسخ اینکه...

چرا وزارت‌ جهاد کشاورزی توانایی به چالش کشیدن برخی تصمیمات یک‌طرفه ازسوی برخی وزارتخانه‌های دیگر را ندارد؟

تا چه زمانی کشاورزان و محیط زیست باید تاوان جاه‌طلبی‌های گسترش صنایع آب‌بر را بدهند؟

آیا اصلا قرار است تولید ملی مورد حمایت واقع شود یا این شعار در واقع معطوف به تولیدات صنایع دولتی و شبه‌دولتی است و شامل کشاورزانی چون برنج‌کاران خوزستان نمی‌شود؟

گزارش: علی رفاهی