نایب رئیس مجلس ششم معتقد است که آرزوی تندروها برای انتخابات سال 96 برای حذف روحانی تحقق نخواهد یافت. وی همچنین مخالفان دولت را متهم به عوام فریبی می کند و اقدام آنها را تمثیلی از داستان معروف اسم مار و عکس مار می داند.
به گزارش آفتاب صبح، محمد رضا خاتمی متولد ۱۳۳۸ در اردکان یزد، پزشک، جانباز و فعال سیاسی است که نایبرئیسی مجلس ششم را در کارنامه خود دارد. وی فرزند آیت الله روحالله خاتمی از روحانیون برجسته یزد و از یاران امام راحل (ره ) است. خاتمی فوق تخصص نفرولوژی (بیماریهای کلیه) دارد و مدتی نیز در دولت اصلاحات، معاون بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران بود. وی که همواره در کنار کار طبابت به فعالیت سیاسی پرداخته است دارای رکورد بیشترین میزان رای یک نماینده مجلس شورای اسلامی در طول تاریخ ایران تا سال ۱۳۹۴ بود که در این سال، محمدرضا عارف این رکورد را شکست.
گفت و گوی ایرنا با این فعال سیاسی درباره انتخابات ریاست جمهوری 92 و 96، دلایل مخالفت اصولگرایان افراطی با دولت یازدهم، عملکرد دولت، برجام داخلی، تاثیر انتخابات آمریکا بر برجام، اقتصاد مقاومتی و دیگر مسائل در زیر می آید.
** برخی از مخالفان دولت می گویند ریاست جمهوری آقای روحانی تک دوره ای است. در این باره و همین طور درباره ورود احتمالی آقای احمدی نژاد به انتخابات 96 چه نظری دارید؟ - در مورد یک دوره ای شدن دوره ریاست جمهوری آقای روحانی کسانی که این حرف را می زنند آرزوی خود را بیان می کنند ایرادی هم ندارد چون باید به گونه ای نیروهای خود را حفظ کنند. اما در مورد قسمت دوم سئوال، به شخصه اعتقاد دارم وزن افراد در داخل کشور باید با رای مردم مشخص شود. اگر مانع از این کار شویم تا ابد فریاد این افراد گوش فلک را کر می کند که اگر من می آمدم چنین و چنان می کردم. مانند اتفاقی که در انتخابات 92 برای رقبای آقای روحانی افتاد و میزان اقبال مردم به آنها مشخص شد. یا آنچه در انتخابات مجلس اخیر برای برخی از اصولگرایان شاخص به وقوع پیوست. اگر این افراد فرصت حضور در انتخابات را نمی یافتند مدام آنرا بر سر مخالفان می کوبیدند. معتقدم بهترین راه حل و فصل منازعات سیاسی صندوق های رای است. در مورد آقای احمدی نژاد هم بنده از حق نامزدی ایشان دفاع می کنم. ما معتقد به رقابت گفتمان ها و سلیقه های مختلف در انتخابات هستیم. اگر آقای احمدی نژاد محکومیت قضایی ندارد و استعلامش از مراجع 4 گانه مشکلی ندارد حتما باید امکان ورود به انتخابات را پیدا کند. اما اگر بهانه ما این باشد که چون در زمان دولت وی، مملکت دچار آسیب شده پس دیگر حق نامزد شدن ندارد حرف درستی نزده ایم. این را باید مردم تشخیص دهند. مردم باید با رای خود دیگر اجازه خراب کردن کشور را به کسی ندهند. اگر نگذاریم رقابت های سیاسی بین نامزدهای طیف های مختلف شکل گیرد تشنجات سیاسی کشور را از پای درمی آورد. اما با این تفاصیل یک چیز را با اطمینان می توانم بگویم و آن اینکه اگر احمدی نژاد بار دیگر نامزد شود هیچ اصولگرایی دیگر پشت وی نخواهد بود. مطمئنم در انتخابات آتی، کاندیدای اصلی اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل شخص آقای روحانی خواهد بود. امیدوار هم هستم در یک سال باقی مانده با هماهنگی بیشتر، دولت به موفقیت های بیشتری دست پیدا کند. در دور دوم هم شاهد باشیم آقای روحانی با دولتی بسیار قوی تر و پشتوانه مردمی بیشتر برنامه های خود را پیش برد. مانع پیروزی روحانی در انتخابات 96 هیچ یک از نامزدهای اصولگرایان نیست، آنچه می تواند باعث عدم موفقیت وی شود حفظ نکردن انسجامی است که پیروزی ایشان و حامیانش را در سال 92 و 94 رقم زد. اگر انشاء الله این هماهنگی و انسجام را حفظ کنیم به طور قطع پیروز میدان خواهیم بود.
** برخی معتقدند حملاتی که به دولت روحانی می شود به مراتب بیشتر از آن چیزی است که به دولت های قبلی می شد؟ - احساس من این است که رنجشی که پایداری ها و بخشی از جریان قدرت از آقای روحانی دارند از هیچ کدام از روسای جمهور قبلی نداشته اند. چرا که اقای روحانی سر بزنگاه نقشه آنها را به هم زد. آنها پس از شکست در انتخابات 92 در سال 94 می خواستند جلوی پیشروی وی را بگیرند که نشد. شک ندارم همه مخالفان، همت خود را بسیج می کنند تا اولا برنامه های روحانی را به شکست بکشانند، ثانیا روحانی را از نامزد شدن در دور بعد ناامید کنند، ثالثا بین طرفداران روحانی و خود ایشان شکاف و افتراق ایجاد کنند.
** برنامه اصلاح طلبان و حامیان دولت برای مقابله با این رویکرد چیست؟ - چون ما از نیت و برنامه تندروها آگاهیم در قسمت سوم که جدایی و افتراق و ناامید کردن روحانی است توفیقی نخواهند داشت. از این رو تمرکز خود را روی قسمت اول نقشه شان یعنی به شکست کشاندن برنامه های روحانی خواهند گذاشت. آنها نهایت تلاش خود را برای سیاه نمایی علیه دولت یازدهم به کار خواهند گرفت. در این باره نقش اصلی را خود دولت و شخص رئیس جمهور برعهده دارد. خود ایشان باید با اراده ای قوی وارد میدان شود و برنامه های مخالفین را نقش بر آب کند. پیش بینی من این است که آرزوی تندروها برای سال 96 تحقق پیدا نخواهد کرد.
** عملکرد آقای روحانی را در سه ساله اخیر چگونه می بینید؟ - وقتی در میان فعالین سیاسی صحبت می کنیم همگی می گویند روحانی فراتر از انتظار ظاهر شده است. به نظر ما تا به حال روحانی فردی در تراز اصلاح طلبی بوده است. هر چند خودش این را نمی گوید ولی وقتی رفتار، گفتار و عملکردش سنجیده می شود می بینیم که ایشان هر آنچه از دستش برآمده را انجام داده است. روحانی این کارها را برای به دست آوردن دل مردم یا اینکه خود را به عنوان فردی اصلاح طلب جا بزند انجام نداده است. وی فردی هوشیار است که با داشتن دانش و تجربه به عمق ویرانی های کشور آگاه است و برای ساختن آن تا کنون همه مرارت ها را تحمل کرده است و می کند.
** نگرانی هایی درباره دوقطبی شدن جامعه در انتخابات 96 وجود داد. ارزیابی تان چیست؟ - رقابت یعنی شکل گیری دو قطبی. شما به انتخابات آمریکا نگاه کنید. بالاخره زمان انتخابات چنین دو قطبی هایی رخ خواهد داد. منتهی فرق آنها با ما این است که در آنجا به علت وجود ساز و کارهای قوی، تشکیلات جا افتاده و وجود احزاب بعد از پایان انتخابات همه دورهم جمع می شوند تا برنامه های رئیس جمهور جدید را پیاده کنند. اما در ایران این طور نیست. یعنی نامزدهای شکست خورده تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا مانع از موفقیت رئیس جمهور جدید شوند. نقد محترمانه و حتی سخت و بی رحمانه دولت جدید حق منتقدین و رقبا است ولی به کارگیری قدرت های فراجناحی برای به شکست کشاندن برنامه های وی دیگر حق آنها نیست. باید توجه داشت که اکثریت مردم کشور، افراد سیاسی به معنای خاص کلمه نیستند. درست است در انتخابات به اصلاح طلبان یا اصولگرایان رای می دهند اما بعد از انتخابات می خواهند اثر این رای را در زندگی خود ببینند. در کشورهای توسعه یافته گروههای شکست خورده در انتخابات چوب لای چرخ دولت روی کار آمده نمی گذارند. آنها کارشکنی نمی کنند. به نظرم این گرفتاری شاید به خاطر عدم بلوغ جریانهای سیاسی درون کشور باشد. والا برای مردم آنچه مهم است رونق کسب و کار و رفاه است. گروههای سیاسی ما تا رسیدن به این مرحله از بلوغ هنوز خیلی کار دارند.
** یکی از مباحثی که در ماه های اخیر مطرح شده است بحث بلوکه شدن 2 میلیارد دلار از ثروت کشور با حکم دادگاهی در آمریکاست. ارزیابی تان چیست؟ - من معتقد به شفافیت هستم. باید بررسی شود که این پولها با دستور چه کسانی و توسط چه افرادی از کشور خارج شده است. چه درباره این موضوع چه درباره موضوعات دیگر، مثلا همین پرونده بابک زنجانی را ببینید. معتقدم باید درباره آن شفاف سازی کامل شود. اینکه همدستان زنجانی چه کسانی بوده اند؟ چه کسی به او نفت فروخته است؟ با چه کسانی نشست و برخاست کرده و امتیاز داده و گرفته است؟ مشکل، عدم وجود شفافیت است. وقتی شفافیت وجود ندارد مسئولیت هم وجود ندارد. آخرش هم معلوم نیست که این حیف و میل ها چه بوده و کجا اتفاق افتاده است. دولت روحانی وارث یک ویرانه است. مردم نمی دانند چه بلایی سر پول نفت آمده که اینهمه بیکاری و تورم و رکود ایجاد شده و چه حیف و میل هایی به اسم دور زدن تحریم ها انجام شده است. باید اینها را نه به قصد مچ گیری از طرف مقابل، بلکه به منظور شفاف سازی برای مردم بیان کرد. درباره این 2 میلیارد دلار هم همین طور . هر مسئولی در این باره نقش داشته است باید مسئولیت کار خود را بپذیرد و اگر اقدامش غیرقانونی بوده است تبعات قانونی آن را قبول کند.
**** مخالفان دولت می گویند برجام تا کنون دستاوردی نداشته است. ارزیابی تان چیست؟ - حرف کاملا غیرمنصفانه ای است. آنها می گویند چرا در ایران سرمایه گذاری خارجی نشده است؟ هدف برجام یک چیز بوده و آن برداشتن تحریم ها و حل و فصل مساله هسته ای است. حل و فصل مساله هسته ای طبق نقشه راهی که رهبری داده و شورای عالی امنیت ملی هم تایید کرده، صورت گرفته است. اما در مورد دستاوردهای برجام. همینکه ما اکنون انرژی هسته ای قانونی داریم که دنیا هم مشروعیت آن را به رسمیت شناخته است خود یکی از دستاوردهای بزرگ برجام است. در مورد لغو تحریم ها هم باید گفت امروز همه تحریم ها و قطعنامه های سازمان ملل جزبعضی تحریم های دوجانبه آمریکا علیه ایران برداشته شده است. اگر ما نمی توانیم از این لغو تحریم ها استفاده کنیم باید ببینیم چه مساله ای وجود دارد. مثلا فرض کنید سوئیفت را برداشته اند اما نظام بانکی ما آنقدر در دوران تحریم آسیب دیده که به لحاظ نرم افزاری امکان بهره گیری از سوئیفت را ندارد. مساله مهم دیگری که وجود دارد بحث سرمایه گذاری خارجی است. سرمایه گذار محتاط است ابتدا باید مطمئن شود که می تواند سرمایه گذاری امنی در کشور مقصد داشته باشد بعد اقدام می کند. این سرمایه گذارانی که بسیار مشتاق به سرمایه گذاری در ایران هستند باید چگونه این امنیت را احساس کنند؟ چندگانگی که بین حرف های برخی مسئولین وجود دارد آیا اطمینان لازم را در این سرمایه گذاران برخواهد انگیخت؟ البته ما همین الان به راحتی نفت می فروشیم و پولهای خود را به یورو می گیریم و در حال پس گرفتن طلبهایمان از دیگر کشورها هستیم که اثرات مثبت برجام است. برای خراب کردن یک بنا کافی است یک روز بولدوزر را پای آن بگذاری اما ساخت مجدد آن حداقل به یکسال وقت نیاز دارد. درست کنار همین جایی که من با شما گفت و گو می کنم ساختمان بلندی وجود دارد. فرد خیری میلیاردها تومان پول را صرف احداث آن کرده بود تا بیمارستانی برای مردم ساخته شود. اما وسط کار یکمرتبه دلار از 1000 تومان به 3000 تومان رسید. وی نیز مبنای کار خود را ارز 1000 تومانی قرار داده بود. الان دو سال است کار خوابیده است. این فرد خیر می گوید نمی توانم دیگر کار ساخت این بنا را ادامه دهم. خوب الان این بنا ناتمام مانده است و معلوم هم نیست کی ساخته شود. خوب این تقصیر برجام است یا تقصیر آنهایی که قیمت دلار را به 3000 تومان رساندند؟. حالا بعضی می توانند هر روز از این بنای ناتمام عکس بگیرند و آن را منتشر کنند و عدم ساخت آن را به گردن دولت روحانی بیندازند اما روشن است که اصل ماجرا از کجا آب می خورد و پشت این انتقادات چه چیزی وجود دارد. این مشابه همان قصه قدیمی برای فریب افکار عمومی است که به جای نوشتن کلمه مار ،عکس مار کشیده می شود. همین الان برخی شرکت های خارجی قصد سرمایه گذاری در ایران را دارند اما این سرمایه بعد از چند سال جواب می دهد نه همان سال اول. البته معتقدم دولت در زمینه بیان عملکرد خود ضعیف عمل می کند و واقعیات و پشت پرده مشکلات را به مردم نمی گوید.
** نظرتان درباره برجام 2 چیست؟ - مگر برجام 1 بدون اتفاق نظر داخلی ممکن بود؟ اصلاح طلبان، بیشترافراد جبهه اصولگرایان، بخش عمده مجلس، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، نیروهای اجتماعی و رهبری به این نتیجه مشترک رسیده بودند که باید مساله هسته ای به شکلی حل شود و همین طور هم شد. اگر چنین اتفاق نظری نبود به نظر شما برجامی شکل می گرفت؟ اگر در داخل وحدت نداشته باشیم بدون شک کشور در سراشیبی سقوط می افتد. از مسائل سیاسی صرف نظر کنیم. مگر فساد اقتصادی مثل خوره به جان کشور نیفتاده است؟ آیا نمی توان محتوای برجام 2 را بر مبارزه با فساد اقتصادی گذاشت؟ آیا همین اقتصاد مقاومتی و رونق اقتصادی را نمی توان برجام 3 نامید؟ منتهی باید کار کارشناسی شود و مقتضیات آن در نظر گرفته شود. همه نیروهای موثر داخلی باید دور هم بنشینند و برای حل مشکلات ملی برنامه ریزی و اقدام کنند. مگر مقام معظم رهبری همواره بر جذب حداکثری و دفع حداقلی تاکید نداشته اند؟ البته معلوم است چرا عده ای با تفاهم داخلی مخالفند. آنها می دانند اگر فضا آرام شود و گفت و گو صورت گیرد جایی برای دور زدن تحریم ها و غیره باقی نمی ماند. آنها چون استدلال، فکر سازنده و برنامه ندارند فقط در هیاهو می توانند زندگی کنند. بنابراین سعی می کنند صورت مساله را پاک و وانمود کنند که فقط خود مدافع منافع ملی هستند.
** تاثیر انتخابات آمریکا بر برجام چه می تواند باشد؟ - چه ترامپ به قدرت برسد چه کلینتون ما دچار مشکل می شویم. البته هیچ کدام نمی توانند برجام را از بین ببرند ولی محدودیت ها و تنگناها بیشتر خواهد شد. شاید روی کار آمدن هر کدام از این نامزدها بهانه و دستاویزی برای تندروهای داخل کشور برای کوبیدن هر چه بیشتر دولت روحانی شود. کلینتون به طور سنتی مواضعی مخالف ایران دارد و ارتباطات تعریف شده ای با لابی صهیونیستی دارد. لابی صیهونیست ها هم که مخالف برجام است. در صورت روی کار آمدن وی در بسیاری از مسائل منطقه ای، امکاناتی را که داشتیم از دست خواهیم داد. ترامپ هم حرفهای تندی درباره ایران زده ولی تاجر، اهل معامله و بده بستان است. اما مشکلاتی که وی با چین و بخشی از اروپا دارد می تواند به فروپاشی اجماع جهانی که آمریکا علیه ایران ایجاد کرده بود بینجامد. پس فرصت هایی برای ایران ایجاد می شود که می توان از آن بهره مند شد. اما نباید خیلی دل نگران روی کار آمدن دولتهای مختلف آمریکا بود.تجربه ما نشان داده حتی هنگامی که سخت ترین دولت های آمریکا سرکار آمده اند وقتی در ایران دولت و مجلسی معتدل سر کار و رسانه ها فعال بوده اند همشه در رابطه با آمریکا دست بالا را داشته ایم. چه بوش سر کار بوده است چه کلینتون و چه اوباما. ما سخت ترین تحریم ها را در زمان اوباما تجربه کرده ایم و بهترین روابط و گفت و گوی مستقیم را هم زمان وی داشته ایم. یعنی همان اوبامایی که ما را تحریم کرد مجبور به عقب نشینی از مواضع خود و نشستن پای میزمذاکره با ایران شد. اگر ما در داخل وحدت داشته باشیم ترامپ که سهل است تد کروز یا اصلا کسی مثل نتانیاهو هم سر کار بیاید مجبور به سر فرود آوردن و تعظیم مقابل ملت ایران است.
** برداشت شما از اقتصاد مقاومتی چیست؟ - وقتی اصول آن را می خوانیم مبانی عقلی و علمی خوبی دارد. اقتصاد مقاومتی همانطور که بارها تاکید شده به منزله ریاضت کشیدن نیست. قرار نیست اقتصاد کوپنی راه بیندازیم و کالاهای اساسی را جیره بندی کنیم. قرار بر ایجاد رونق اقتصادی با استفاده از امکانات داخلی و حمایت از تولید داخلی است. قرار بر رشد علم و اقتصاد دانش بنیان است. قرار بر دستیابی به تکنولوژی های روز است. اما همه اینها روی کاغذ است و تا اجرا و عملی نشود کسی از آن بهره مند نمی شود. ما بایستی عمیقا به این فکر کنیم که چرا در این 30 سال نتوانستیم اقتصادی پویا و رشدی همه جانبه داشته باشیم. اول گفتیم تازه انقلاب شده است. بعد گفتیم جنگ است. بعد از آن، هم چند دولت عوض کرده ایم. همه مدل اقتصادی را هم تجربه کرده ایم از لیبرالیستی تا سوسیالیستی . اما چرا وضعمان تغییر بنیادی نکرده و بهبود نیافته است؟ باید بپذیریم برای پیشرفت اقتصادی احتیاج به سرمایه گذاری خارجی داریم. گفته شده اگر همین امسال بخواهیم رشد اقتصادی 4 درصدی را تجربه کنیم احتیاج به 200 میلیارد دلار سرمایه گذاری داریم که با توجه به محدودیت منابع داخلی حداقل 100 میلیارد دلار آن باید از خارج تامین شود. از سویی دیگر اقتصاد مقاومتی نیاز به بازار دارد. اگر بخواهید تولیدات داخلی و کارخانه هایتان رشد کند نیاز به بازار منطقه ای و فرامنطقه ای دارید. اگر اقتصاد پویا می خواهیم باید لوازم آن را هم قبول کنیم. مدام صحبت از مدل چین می کنند. خوب چین چه کار کرد؟ پذیرفت که اگر میخواهد در سال 2020 قدرت اول اقتصادی دنیا شود باید سیاست خارجی تعامل گرا داشته باشد. آنها در نقشه راه خود علنا گفته اند که برای رسیدن به این هدف باید کمترین تنش را با آمریکا داشته باشند و دراین قول خود مصمم مانده اند. و هرجا منافعشان اقتضا کند حتی از دوستان خود می گذرند و طرف آمریکا را می گیرند. این یعنی برنامه ریزی اقتصادی حول منافع ملی. ما هم باید با توجه به منافع ملی خود برنامه ریزی اصولی و منطقی داشته باشیم.