نویسنده: زهرا عزتی
این فیلم به وضوح وقت مخاطب را با صحنههای تکراری و کلیشهای که در آثار مشابه قبلی نیز دیدهایم، تلف میکند. در حالی که فیلم به عنوان یک «برداشت آزاد» از روایتهای حساس تاریخی معرفی شده، به نظر میرسد که نویسنده یا به معنای واقعی برداشت آزاد و اقتباس آشنا نیست یا صرفاً به دنبال جلب توجه مخاطب با چند صحنه عاشقانه و حماسی بوده است.
شخصیت اصلی، شهید حسن طهرانی مقدم، بهصورت مستقیم در فیلم حضور ندارد و داستان از زاویه نگاه یکی از همرزمان وی، با بازی «ساعد سهیلی»، روایت میشود.
این انتخاب زاویه دید میتواند جذاب باشد، اما متأسفانه فیلم نتوانسته است به درستی از این فرصت استفاده کند. تحقیق و بررسی کافی در مورد شخصیت شهید حسن طهرانی مقدم و وقایع تاریخی مرتبط با او به وضوح احساس نمیشود و این امر باعث میشود که داستان به لحاظ منطقی و ساختاری ضعیف باشد.
نقطه عطف خاصی در داستان وجود ندارد که مخاطب را متمرکز کند و به او انگیزه دهد تا به تماشای ادامه فیلم ادامه دهد. در واقع، فیلم در ارائه یک روایت قوی و جذاب از جنگ ایران و عراق ناکام مانده است.
تنها نکته مثبت این فیلم، زاویه دید نویسنده نسبت به جنگ و تمرکز بر روی دانشجویان و نخبگان است، که این موضوع در فیلم «پنجاه قدم آخر» به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است و به نظر میرسد که «خدای جنگ» نتوانسته است از این تجربه بهرهبرداری کند.
انتخاب «ساعد سهیلی» برای نقش اصلی نیز به شدت اشتباه به نظر میرسد. او به خوبی از عهده این نقش برنیامده و نتوانسته است احساسات و پیچیدگیهای شخصیت را به درستی منتقل کند. در کنار این ضعفهای بازیگری، جلوههای ویژه و گریمها نیز به شدت ضعیف بوده و نتوانستهاند به ایجاد یک فضای واقعی و متقاعدکننده کمک کنند.
در نهایت، «خدای جنگ» به عنوان یک اثر سینمایی که به تاریخ و روایتهای انسانی میپردازد، نتوانسته است انتظارات را برآورده کند. این فیلم تنها به تکرار مکررات پرداخته و در ارائه یک روایت جذاب و معنادار از تاریخ ناکام مانده است.