با این سؤال شروع می‌کنیم آیا روش از پیش تعیین شده‌ای برای نوشتن دارید؟
نوشتن مطالبی که هم برای خود نویسنده و هم مخاطب ارزشمند باشد،هنگامی که مطالب را با انبوهی از معانی بیان می کنم غنا می بخشم و آن را به منزله ی منادی رویدادها و نوشته های بعدی بارز و برجسته می سازم که در این مسیر حد و کرانه نمی شناسم...ناگفته نماند که در اکثر موارد نمیدانم قلمم چه چیزی را برای نوشتن انتخاب می کند مثلا تصمیم می گیرم داستان کوتاه رمانتیک بنویسم یک داستان طنز می نویسم به همین خاطر سالهاست قلم مرا دنبال خود می کشاند.
تا به حال به این فکر کرده‌اید زندگی نامه خود را بنویسید؟
از زندگی نامه خود نوشت خوشم نمی‌آید بیشتر از هستی و انسان‌ها کمک می‌گیرم، در زندگی‌نامه باید واقع بین بود که دستم را می‌بندد، به ابداع خیلی علاقه مندم و دوست دارم در مسیرهای پیچ در پیچ ذهن اوج بگیرم.
چگونه و چه عاداتی برای نوشتن دارید؟
هر لحظه ممکن است سراغ خودکار بروم، اما قبل از نوشتن مساله یا مطلبی مدت‌ها در من شکل می‌گیرد و وقتی شروع به نوشتن می‌کنم ادامه هم کشف می‌شود؛ نوشتن دنیایی دیگر دارد، نوعی خود آیین است و کار نویسنده ساختن این جهان با خلاقیت است، برای من نوشتن همهٔ شادی‌ست.
کتاب جدیدی در زمینه شادی می‌نویسید کمی در مورد شادی صحبت می‌کنید؟
شادی بر همه چیز مقدم است، در مصاحبه قبلی گفته بودم هنری بالاتر از دوست داشتن دیگران وجود ندارد، اکنون کامل‌ترش می‌کنم هنری بالاتر از شادی و شاد کردن دیگران وجود ندارد . شادی بنیادی‌ترین مفهوم را در روانشناسی مثبت گرا دارد که در زندگی انگیزه پویایی ایجاد می‌کند و می‌تواند نقش مهمی در توسعه جامعه نیز داشته باشد.
خیلی‌ها از توجه به این مساله دورند به نظر شما چرا؟
در جامعه‌ای مدرن‌شده زندگی می‌کنیم که آمال و اهداف تغییر کرده و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد، ولی من به لحظه و حضور در آن خیلی اعتقاد دارم چون می دانم هر لحظه درون خودش شگفتی‌هایی دارد و این خارق العاده است و آنچه را نمی‌دانیم کشف کردن جذاب است. به نظرمن عالم ذهن و روان نا محدود است بنابرین هر شخص می‌تواند لحظات لذت بخشی را کشف و خلق کند.
حتی با دلمشغولی های زندگی امروزی؟
واقعیت‌های انکار ناپذیری در عصر جدید حکایت از کاهش شادی در جوامع بشری دارند و حرکت تک بعدی تمدن صنعتی باعث شده که انسان روز به روز آشفته‌تر شود، مجموعه فاکتورهایی که شادی را تعیین می‌کنند در هر فرهنگ متفاوت است و به ساختارهای اجتماعی _فرهنگی نیز بستگی دارد که بررسی آن وسیع و خارج از بحث این گفتگو می‌باشد، به نظر من زندگی شاد فارغ از حوادث بیرونی، ساخت ذهن هر شخص است. به هر تقدیر این جهان دو قطبی ست اما اینکه چقدر در اندوه بمانیم انتخاب شخص ماست.
پیشنهادهایی برای شاد بودن دارید؟
برای شروع باید تعهد بدهید که سعی در شاد کردن خود خواهید داشت. روشی که ایمیل‌های زیادی در مورد مؤثر بودن آن؛ از کسانی که به آن‌ها پیشنهاد کرده‌ام دریافت می‌کنم این است که: مواقعی که شاد هستید و حس خوب دارید برای خود تکیه‌گاه ایجاد کنید، مثلاً به شانه خود چند ضربه بزنید. این تمرین را اگر انجام دهید بعد مدتی ذهن شما شرطی می‌شود و هر بار به شانه‌تان بزنید احساس شعف می‌کنید، من اسم این تکنیک را تلنگر گذاشته‌ام . یک روش دیگر که خودم انجام می‌دهم نوشتن است انگار به یک دوست نامه می‌نویسید شادی را به زندگی‌تان دعوت کنید و اتفاقات خوب هر روز را به‌صورت مکتوب بیان کنید.
شادی بهترین ابزار بالا بردن انگیزه برای تلاش است، توصیه من این است: انسان‌های زیادی نهایتاً صد سال در این کره مهمان بوده‌اند پس آگاهانه و فارغ از همه روزمرگی‌ها؛ زندگی را جَشن بگیرید و هنگام مواجه‌شدن با اتفاق‌های غیر معمول به خود بگویید درسته خیلی عالی نشد اما آنقدر ها هم بد نیست!