این انیمیشن دوستداشتنی، محصول ذهن خلاق «زلاتکو گرگیچ» از یوگسلاوی سابق (کرواسی) بود که بین سالهای 1967 تا 1978 تولید شد و در ایران هم جای خود را حسابی باز کرد. اما آیا میدانستید پشت این شخصیت کارتونی دوستداشتنی، شاید یک داستان واقعی و حتی ایرانی هم نهفته باشد؟
ماجرا از این قرار است که احتمالاً این پروفسور کارتونی، از روی یک شخصیت علمی واقعی به نام «مارسل بالتازار» (1908 – 1971) الهام گرفته شده است. یک پزشک فرانسوی برجسته که به خاطر تحقیقاتش در زمینهی بیماریهای مهلکی چون طاعون و هاری، شهرت جهانی داشت. اما نکتهی جالب و شاید کمتر شنیدهشده اینجاست که پرفسور مارسل بالتازار، برای حدود 17 سال در ایران زندگی کرده و فعالیتهای علمی چشمگیری داشته است!
این دانشمند فقید، پس از سالها فعالیت در مراکش و ریاست مجمع پزشکان ایتالیایی-فرانسوی و آلمانی، در سال 1945 به دعوت «رنه لگرو» و با قراردادی رسمی با دولت ایران، به انستیتو پاستور ایران آمد. او از سال 1946 تا 1961 سکان ریاست انستیتو پاستور تهران را در دست داشت و در کنار پزشکان ایرانی همچون «میرزا ابوالقاسم رئیسی وانانی» به تحقیق و طبابت پرداخت.
اما نقطهی اوج حضور او در ایران، جایی است که داستان این یادداشت را به کبودرآهنگ همدان میکشاند. در سال 1332، همزمان با سومین موج شیوع طاعون در ایران، پروفسور بالتازار برای انجام تحقیقات حیاتی به روستای «اکنلو» در شهرستان کبودرآهنگ اعزام شد. او با همکاری پزشکان ایرانی و حمایت مالی سخاوتمندانه جمشید قراگزلو، پایگاه تحقیقاتی انستیتو پاستور ایران را در همین روستا بنا نهاد. این دانشمند خستگیناپذیر، با آزمایشات و تحقیقات بیوقفه، نه تنها موفق به ریشهکن کردن بیماری طاعون در آن منطقه شد، بلکه در سازماندهی واکسیناسیون جمعی علیه بیماریهای آبله و سل نیز نقش کلیدی ایفا کرد.
امروزه، خانهای که این پروفسور فرانسوی سالها در آن زیسته و به علم و انسانیت خدمت کرده، به عنوان یک موزه ارزشمند در روستای اکنلو، میزبان گردشگران و علاقهمندان به تاریخ علم است. این داستان جذاب، حتی مورد توجه استاندار همدان نیز قرار گرفته است. ایشان در برخی از سخنرانیهای خود، این واقعیت کمتر شناختهشده را برای حاضران بازگو میکنند و با حیرت بسیاری از افراد مواجه میشوند که از این گنجینهی تاریخی بیخبر بودهاند. استاندار همدان، از طریق رسانهها نیز مردم را ترغیب میکند تا به گردشگران و هموطنان خود یادآوری کنند که بازدید از این مکان مهم، تجربهای فراموشنشدنی خواهد بود.
چه کسی فکرش را میکرد که پشت چهرهی کارتونی پروفسور بالتازار، داستانی چنین پرفراز و نشیب و گرهخورده با تاریخ علم و سلامت ایران نهفته باشد؟ این پیوند شیرین بین یک خاطرهی کودکی و یک واقعیت علمی بزرگ، نه تنها بر غنای فرهنگی و تاریخی کشورمان میافزاید، بلکه یادآور میشود که گاهی اوقات، قهرمانان واقعی، بیادعا و دور از هیاهو، زندگیهایی را نجات دادهاند که شاید امروز کمتر کسی از آن باخبر باشد. پس اگر گذرتان به همدان و کبودرآهنگ افتاد، حتماً سری به خانهی پروفسور بالتازار بزنید و غرق در داستان پربار این دانشمند بزرگ شوید.