• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
  • اِلأَحَّد ١٩ شوال ١٤٤٥
  • Sunday 28 Apr 2024
گل گهر
بیمه کوثر بانک صنعت و معدن بانک ملت بانک تجارت سازمان تامین جتماعی
  • آخرین خبرها
شناسه خبر: 61425 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۶/۳/۳۱ - 16:26
همدان در بن بست!
تحلیل آرای اصولگرایان با نگاه به سه انتخابات گذشته و وظیفه دولت در نگاه ویژه به همدان

همدان در بن بست!

ضعف مدیران اجرایی دولت در استان، نداشتن ارتباط با حاشیه شهرها و نگاه از بالا به مردم این مناطق، عدم حضور مداوم و سرکشی به مناطق حاشیه‌ای و روستایی در کنار حضور مدیران احمدی نژادی و عدم تمایل به موفقیت دولت در بین این طیف از مدیران، رکود شدید اقتصادی در استان و همچنین ضعف اصلاح‌طلبان و احزاب کار را برای ادامه اصلاحات در این استان دشوار می‌کند.

 

آفتاب صبح: محسن قراگوزلو - روزنامه نگار

 

عبارت:  انتخابات دیگر تمام شد! رای روحانی حرام باشد یا رای دیگری حلال، رای روحانی 21میلیون باشد یا 27 میلیون، هرچه بوده تمام شده و به خیر گذشته است. در ایام انتخابات، انتظارات از روحانی بالا رفت که این بالا رفتن توقع به حق بوده و هست. مطالبی که توسط شخص حسن روحانی در مناظره‌ها و سخنرانی‌های تبلیغاتی بیان شد، اصلی‌ترین دلیل بالا رفتن سطح مطالبات و انتظارات بیش از 23میلیون نفر رای دهنده به روحانی است. برای از دست نرفتن اعتماد این قشر در دوره‌های بعد و رشد بی‌اعتمادی به جریان اصلاح‌طلب، باید به این مطالبات پاسخ داده شود. حتی اگر این وعده‌ها به بن بست رسید باید به صراحت و با صداقت به مردم اطلاع رسانی شود.

در این دوره از انتخابات همدان وضعیت خاصی داشت. یکی از چهار استانی بوده که کمترین رای را به حسن روحانی داده است. این در حالی است که رای روحانی در استان خراسان رضوی، نسبت به چهار سال گذشته با افزایش بیش از 121هزار رای همراه بوده است. گرچه برمبنای درصد، نسبت به سال 92 در حدود نه درصد کاهش داشته، اما نکته قابل ذکر در مورد این استان این است که مجموع رای رقبای اصولگرای روحانی در دور پیشین، حدود 330 هزار رای بیشتر از آرای روحانی و حدود 11درصد بیش از او بود.

در مورد استان قم نیز آرای ایشان حدود 18هزار رای افزایش داشته، اما نسبت به درصد 7/3  کاهش داشته است. در این استان مجموع آرای رقبای اصولگرای روحانی در دور قبل، بیش از 309 هزار رای و 5/59 درصد بوده است.

در استان خراسان جنوبی آرای حسن روحانی نسبت به دوره قبل  33 هزار رای کاهش داشته، که به نسبت درصد  5/10 درصد کمتر شده است. در مقابل مجموع رقبای روحانی در سال 92 حدود 42 هزار رای بیش از او کسب کرده بودند.

با مقایسه آمار فوق متوجه می‌شویم آرای روحانی فقط در دو استان همدان و خراسان از نظر تعداد کاهش داشته است، که با مقایسه این دو استان و با کنار هم قرار دادن آمارهای سال 92 و 96 متوجه خواهیم شد که خراسان جنوبی نیز با کاهش رای همراه بوده اما:

نخست آنکه این استان در سال 92 هم تمایل زیادی به روحانی نداشته و در حدود 7/6 درصد کمتر از میانگین کل کشور به روحانی رای داده است.

دوماٌ مجموع آرای رقبای روحانی در این استان در دوره قبل 234 هزار رای، یعنی 42 هزار رای بیش از آرای روحانی بوده است و از نظر درصدی 54 درصد تخمین زده شد. با این حساب باز هم نسبت به میانگین کشوری آرای رقبای روحانی بالاتر بوده است.

پس درصد پایین رای دکتر روحانی در انتخابات سال 96 ، در این استان جای تعجب و شگفتی ندارد.

اما در مورد همدان ماجرا تفاوت اساسی دارد. اولاً نسبت رای آقای روحانی  در سال92 به میانگین کشوری بسیار نزدیک است فقط 3 صدم درصد کمتر می باشد.

در ثانی مجموع آرای اصولگرایان درسال 92 در این استان 428359 رای بوده که حدود 23 هزار رای کمتر از آرای روحانی بوده است.

بنابراین بر خلاف سه استان دیگر که درسال 92 مجموع آرای اصولگرایان از آرای روحانی بیشتر بوده در همدان آرای روحانی از مجموع آرای رقبای اصولگرایش بیشتر بوده است.

پس به جرأت می‌توان گفت بدترین وضعیت در کل کشور در انتخابات 96، در مقایسه با انتخابات سال 92 مربوط به همدان است.

همین مسئله می‌تواند به عنوان اصلی‌ترین دلیل برای لزوم و ضرورت نگاه ویژه دولت و شخص دکتر روحانی به همدان در چهارسال آینده باشد.

علاوه بر موارد ذکر شده در بالا با نگاه به سه انتخابات مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و ریاست جمهوری و آرای کسب شده توسط اصولگرایان که به شرح زیر است:

آقای حمیدرضا حاج بابایی در سال 94 و انتخابات مجلس دهم 133هزار رای در شهرستان همدان کسب کردند که این رای درسال 96 برای آقای رییسی 156هزار رای بود.

در سال 94 و برای مجلس خبرگان رهبری آقای موسوی اصفهانی در استان همدان 441 هزار رای کسب کردند که این آرا دو سال پس از آن برای آقای رییسی، در استان همدان به  483 هزار رای افزایش پیدا کرد.

این آمار حکایت از برنامه‌ریزی منسجم، دقیق و سازماندهی شده اصولگرایان در استان همدان طی چهارسال گذشته دارد. ارتباط مستمر با شهروندان حاشیه شهر، حضور در روستاها، داشتن پایگاه‌های مذهبی ثابت و برنامه‌ریزی هدفمند از اصلی‌ترین دلایل جذب رای توسط اصولگرایان طی 2سال گذشته بوده است.

در مقابل ضعف مدیران اجرایی دولت در استان، نداشتن ارتباط با حاشیه شهرها و نگاه از بالا به مردم این مناطق، عدم حضور مداوم و سرکشی به مناطق حاشیه‌ای و روستایی در کنار حضور مدیران احمدی نژادی و عدم تمایل به موفقیت دولت در بین این طیف از مدیران، رکود شدید اقتصادی در استان و همچنین ضعف اصلاح‌طلبان و احزاب کار را برای ادامه اصلاحات در این استان دشوار می‌کند.

متاسفانه برخی از افراد حزبی حزب و اصلاح‌طلبی را فقط در رانت، لابیگری برای تصدی پست‌های بهتر می‌بینند و عملا تلاشی برای تغییر این شرایط نمی‌کنند. البته اگر هم بخواهند توانی برای این کار ندارند  زیرا حزبی که با یک نفر اداره می‌شود، حتی دفتری ندارد و تنها تبدیل شده است به یک عنوان برای رسیدن به پست یا سهمیه در لیست امید، قدرتی برای اصلاح و تغییر نخواهد داشت.

در شهری که افراد به ستاد به عنوان پله پرش و به جوانان و دانشجویان به دید پله ترقی نگاه می‌کنند و مدام به دنبال لابیگری برای تصدی پست در دولت بعد هستند آیا می‌توان انتظار افزایش رای داشت؟ زمانی که فردی در ستاد مسئولیت می‌گیرد که حتی نمی‌داند زمان اتمام تبلیغات انتخاباتی ساعت 12شب است یا 8 صبح می‌توان به جذب رای امید داشت؟ مسئولان ستادی که حتی از حضور در روستاها و سرکشی به حاشیه شهر هم اجتناب می‌کردند آیا توانایی جذب رای این شهروندان را داشتند؟

تا زمانی که اصلاح‌طلبان همدان در پی کینه‌ورزی‌های بی پایه و اساس گذشته باشند و به جای چاره‌اندیشی به تهمت زدن و افترا بستن به یکدیگر بپردازند آیا می‌توان امیدی به تغییر داشت؟ آیا می‌توان انتظار داشت 14 حزب اصلاح‌طلب با راه‌اندازی 14 دفتر در حاشیه شهر و استفاده از پتانسیل‌های خود در جهت جذب آرای شهروندان این مناطق باشند؟

اساسا انتظار از دوستانی که حتی در زمان تبلیغات انتخابات شوراها حتی حاضر نبودند یک پوستر آقای روحانی را نصب یا پخش کنند عقلانیست؟ افرادی که فقط به دنبال جذب رای حامیان روحانی برای خود بودند بدون اینکه تلاشی برای رای‌آوری خود روحانی بکنند!

مشکلات، معضلات و بحران‌های همدان کم نیستند واگر شخص آقای روحانی نگاه ویژه به همدان نداشته باشد و در پی انتصاب استانداری مقتدر، باسواد و اصلاح‌طلب نباشد که به دور از لابیگری و سهم‌خواهی فاتحان شنبه باشد، قطعا وضعیت استان در سال‌های آینده بسیار وخیم‌تر خواهد شد!

اگر لابیگری نجومی بگیر به اصطلاح اصلاح‌طلب آقای «صفدر حسینی» در سال 92 در تعیین استاندار فعلی همدان، در کنار اختلافات بچگانه اصلاح‌طلبان این شهر نبود، قطعا امروز شاهد ریزش این تعداد از آرای دکتر روحانی و پدید آمدن این فاجعه نبودیم.

اگر مدیران کل تا پنجشنبه شب قبل از انتخابات در ستاد قالیباف حضور داشتند را در مسند قدرت نداشتیم بی شک امروز این فاجعه رخ نداده بود.

اگر در ادره کل ورزش و جوانان و معاونت جوانان آن شاهد حضور افراد باقی مانده از دولت احمدی نژاد نبودیم که رسما این معاونت را به بنگاه شادمانی تبدیل کنند و از فعالیت سمن‌های مؤثر که توانایی فعالیت در حاشیه شهر را داشتند و می توانستند رابط دولت و شهروندان حاشیهای باشند جلوگیری نشده بود و سطح این معاونت را تا برپایی جشن عروسی تقلیل نمی‌دادند امروز این وضعیت را نداشتیم.

اقای رئیس جمهور همدان را دریابید! شما  شاهد وضعیت این شهر در سخنرانی خود بودید. ما حتی از برگزارای جشن پیروزی هم محروم بودیم! همدان را دریابید.

ارسال دیدگاه شما