بازنشر از هفته نامه الوند / ناهید زندی صادق - روزنامهنگار
- آیا علیصدر در مسیر توسعه پایدار قرار دارد؟
سوال شما در حوزه مفهوم گردشگری پایدار قرار میگیرد. از زمانی که بحث توسعه گردشگری پایدار در جوامع مطرح شد، به این نکته تکیه کردند که ما باید به گونهای از منابع استفاده کنیم که نسل بعد از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی به اندازه کافی بهرهمند شوند. در آن زمان تلاش شد، اثرات منفی گردشگری را که ناشی از گردشگری انبوه بود، کاهش دهند و بتوانند گردشگری را از نظر تعداد گردشگر و اثرات منفی و مخرب مدیریت کنند. مفهوم توسعه پایدار را با گردشگری ادغام کردند؛ بنابراین گردشگری پایدار نتیجه ورود توسعه پایدار به مقوله گردشگری بود که سه رکن اساسی دارد.
اصل نخست؛ عدالت دروننسلی و بیننسلی در استفاده از منابع است، به این معنا که منابع موجود به گونهای استفاده شوند که افراد درون یک نسل به اندازه مساوی بتوانند از آن بهرهمند شوند. در عین حال از نسلی به نسل دیگر عدالتی در استفاده از منابع وجود داشته باشد. منظور از منابع گردشگری، جاذبههای تاریخی، طبیعی و مصنوعی موجود است.
اصل دوم؛ رضایت گردشگر است که باید صنعت گردشگری به سوی رضایتمندی گردشگر هدایت شود. هدف ما به عنوان یک تولیدکننده محصول، تولید رضایت در گردشگری و ساختن یک تجربه خوب برای گردشگر است.
اصل سوم؛ رضایت جامعه محلی است که وقتی رضایت مردم بومی از گردشگر وجود نداشته باشد، امکان توسعه مطلوب هم وجود نخواهد داشت. زمانی که خود جامعه در پی توسعه گردشگری نباشد، نمیتوان در حوزه گردشگری موفق عمل کرد. جامعه محلی باید از این موضوع راضی باشد و از آن حمایت کند.
- رضایت جامعه محلی چگونه تامین میشود؟
بحث اشتغال بسیار اهمیت دارد. وقتی برای تمام اقشار جامعه محلی شغل ایجاد کنیم میتوان تا حد زیادی مردم آن جامعه را راضی کرد. وقتی آنها شاهد اشتغال و درآمدزایی خود و اطرافیانشان باشند از توسعه گردشگری حمایت خواهند کرد. حضور این صنعت در جوامع محلی به رفاه مردم آن جامعه کمک خواهد کرد. فقط بحث استخدام و کارگر شدن مطرح نیست؛ چرا که این اشتغال باید به نحوی برنامهریزی شود که به این معنی نباشد که سرمایهگذار به منطقه بکر بیاید از کار و تلاش مردم آن منطقه استفاده کرده و در نهایت بیشتر سود حاصل را از آن جامعه خارج کرده و با خود ببرد و تنها تعدادی شغل نازل برای بومیان آن ناحیه به ارمغان آورد. اصل بر این است که جامعه را در برنامهریزی اصلی گردشگری دخیل کنیم. در برخی از جوامع محلی کارگروههایی شکل گرفته و مردم بومی را به تفکر واداشته است تا برنامهریزیهای گردشگری را به کمک آنان انجام دهند. چون آنان به عنوان بهترین منابع اطلاعات میتوانند در نتیجه حاصل بسیار تاثیرگذار باشند. با آنکه برنامهریزی توریسم یک فن و تخصص است و مسائل خاص خود را دارد، از پیمایش اولیه در ناحیه تا هدفگذاری، جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات همه مراحل علمی هستند و نیاز به کار تخصصی و فنی دارند؛ اما اگر برنامهریزان همراه جامعه محلی به این امور مبادرت کنند و آنان را در تصمیمات خود دخیل کنند میتوانند برای آنها رضایت نسبی را به ارمغان آورند.
- مسائل دیگری هم که در رضایتمندی و رغبت جامعه محلی در زمینه گردشگری اهمیت دارد؟
بله در ادامه بحث جامعه محلی باید به ارزآوری و ورود پول به چرخه اقتصاد اشاره کرد. با تزریق پول به جامعه محلی نیز میتوان میزان رضایت آنان را از حضور گردشگر در محیط امن زندگیشان بیشتر کرد. البته در ارزآوری باید نظارت دقیقی صورت گیرد و نباید تنها سرمایهگذارانی خارج از محیط جامعه محلی به آن منطقه وارد شده بهرهوری کنند و جزآلودگی و ترافیک چیزی برای مردم آن ناحیه برجای نگذارند. بلکه باید پول موتور محرکی باشد برای سایر بخشها، مثلا فرض کنید اگر یک سرمایهگذار در روستای علیصدر یک اقامتگاه یا مرکز تفریحی بنا کرد، باید مواد اولیه مورد نیاز را از جامعه محلی بخرد و پول به چرخه اقتصادی روستا وارد شود. وقتی این اتفاق بیفتد، چرخه اقتصادی ایجاد میشود. سرمایهگذار به فروشگاه پول میدهد، صاحب فروشگاه به کشاورز یا دامدار پول میدهد به همین ترتیب سرمایه در میان اقشار مختلف مردم به گردش میافتد. این کار ضریب تکاثر نامیده میشود؛ یعنی هرچه بیشتر پول دست به دست شود و بین مردم بچرخد ضریب تکاثر بالاتری دارد و این مفهوم مثبتی است. به همین ترتیب مشاغل مستقیم و غیرمستقیم افزایش مییابد.
- صنایع دستی و هنرهای دستساز هم در توسعه گردشگری پایدار جایگاهی دارد؟
صنایع دستی میتواند پایه و اساس اقتصاد گردشگری شود و به عنوان یک صنعت در ناحیه، چرخ اقتصاد را بچرخش درآورد. بنابراین باید برای آن اهمیت ویژهای قائل شد. برخی بر این باورند که صنایع دستی نباید به اشیاء موزهای بدل شود، چنانکه گردشگر فقط آن را ببیند و از دیدن آن لذت ببرد. بلکه باید به صورت پایهای روی تولیدات صنایع دستی یک ناحیه برنامهریزی و کار شود. به همین سبب با آمدن یک گردشگر به منطقه صنایع دستی رشد و ارتقا مییابد. کارگاههای صنایع دستی میتوانند با ارائه روند تولید و نشان دادن مراحل ساخت صنایع دستی سبب جذب گردشگر شوند و فروش و ارائه این صنایع در مرحله آخر قرار میگیرد و پس از نمایش میتوان با فروش آن از این راه به کسب سود و درآمد پرداخت. مثلا اگر زنان علیصدر صنایع دستی خود را به گردشگران بفروشند موقعیتهای شغلی و درآمدی بسیاری برای خود ایجاد کردهاند و از سوی دیگر با معرفی داشتهها روستا و منطقه کمک شایانی به رشد صنعت هنرهای دستی کردهند.
- درباره علیصدر چطور میتوان به جای ماهی دادن به مردم محلی به آنها ماهیگیری یاد داد؟
این روستا تا اندازهای رشد و توسعه داشته است؛ اما میتواند بهتر از این باشد. برای یک منطقه روستایی با جاذبه طبیعی خاص باید تمام امکانات پیرامونی آماده شود و در خدمت توسعه گردشگری قرار گیرد؛ مثلا امکانات پذیرایی، اقامتی، تفریحی و… اگر فراهم شود، باعث جذب گردشگر خواهد شد. نکته اینجاست که مردم علیصدر و حتی روستاهای اطراف باید به سمت سرمایهگذاری در صنعت گردشگری سوق داده شوند. باید در برنامهریزیها و طرحهای توسعه مشارکت داده شوند. جامعه محلی باید توانمند شودند و از سوی دیگر باید راه برای مشارکت و سرمایهگذاری آنان هموارتر از پیش شود. باید کسانی که به فکر توسعه گردشگری هستند به جای سنگاندازی و مانع شدن به آنان فکر و ایده دهند. باید به این مردم کمک کنند تا کسب و کارشان رونق گیرد. کمکهزینه اشتغال، وام مسکن، زمین و… یا حتی زیرساختها و امکانات لازم باید برای آنها فراهم شود تا بتوانند در بخشهای گوناگون در نواحی حاشیهای به رشد گردشگری کمک کنند. به این وسیله مردم علیصدر میتوانند هم برای خود و هم برای مردم روستاهای اطراف اشتغال ایجاد کنند و ارزآوری داشته باشند.به این ترتیب پول بیشتر وارد چرخه اقتصادی جامعه محلی خواهد شد.
اگر مردم علیصدر احساس کنند در توسعه روستا و منطقه خود نقش جدی ایفا کردهاند و تنها یک کارگر یا کارمند ساده نبودهاند، رضایتمندی آنان سبب رشد و توسعه صنعت گردشگری در منطقه و استان خواهد شد. البته اگر آنان حس کنند سهم آنان از این صنعت سودآور چیزی جز ترافیک، شلوغی، آلودگی و اثرات منفی نیست نه تنها حمایتی از آن نمیکنند بلکه در برابر آن خواهند ایستاد.